معنی هلیا
- هلیا(دخترانه)
- خورشید
واژههای مرتبط با هلیا
الیا
- الیا
- الیاس، خدای من یهوه است، نام یکی از پیامبران بنی اسرائیل و در اسلام یکی از چهار پیامبر جاویدان
علیا
- علیا
- رفیع، والا
هلینا
- هلینا
- هلن، روشنایی، نور، فرانسه از یونانی، در اساطیر یونان همسر منلاس پادشاه اسپارت که جنگ تروا به خاطر او روی داد
هلنا
- هلنا
- هلن، روشنایی، نور، فرانسه از یونانی، در اساطیر یونان همسر منلاس پادشاه اسپارت که جنگ تروا به خاطر او روی داد
هیلا
- هیلا
- پرنده ای شکاری کوچکتر از باز
الیا
- الیا
- یونانی پنیرک دشتی از گیاهان
هلیم
- هلیم
- عنصر گازی سبک، بی رنگ، بی بو، که برای پُر کردن بالن ها و در جوش کاری کاربرد دارد
علیا
- علیا
- هر مکان مرتفع، جای بلند، سرکوه، آسمان
مقابلِ سفلیٰ، ویژگی جای بلند، بالا، والا، با ارزش
علیا
- علیا
- هر جای بلند، مونث اعلی
