- هلاک
- مرگ نیستی نابودی سیز -1 (مصدر نیست شدن مردن درگذشتن، نیستی مرگ: (هزاردشمنم ارمیکنندقصدهلاک گرم تو دوستی ازدشمنان ندارم باک) (حافظ) یابه هلاک انجامیدن، نابودشدن هلاک شدن: (ودلیل برین جانور که اگرغذا نیابد سست گرددوبهلاک انجامد) مردن، نیست شدن، گمشدن
معنی هلاک - جستجوی لغت در جدول جو
- هلاک ((هَ))
- نیستی، فنا
- هلاک
- نیست شدن، مردن در اثر حادثۀ بد و ناگوار، کنایه از بسیار مشتاق و آرزومند
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
نابودی
در تازی نیامده و فارسی گویان ساخته اند: مرگ نیستی سیزش در تازی (هلکه) آمده نیستی مرگ: (نظام الملک... دشمن جان اوبودوبهلاکت وخون (او) سعی مینمود) توضیح ازمصدرهای ساختگی است که بجای (هلاک) استعمال کنندمانند: (دخالت وامثالظن. مرگ، خاتمت بهلاکت و ندامت انجامد
هلاک شدن، نیست شدن
Perdition
perdição
perdición
zatracenie
погибель
загибель
verderf
Verdammnis
perdition
perdizione
विनाश
সর্বনাশ
felaket
maangamizi
כְּלָיָה
kebinasaan
การพินาศ
هلاكٌ
ہلاکت
نابود کردن به باد دادن فروختن نیست گردانیدن نابود کردن هلاک کردن، هلاک ساختن
هلاک کردن، میرانیدن، نابود ساختن
کیسه کش مو تراش تانگو کسی که در حمام مردم را کیسه کشد کیسه کش 0، موی تراش سلمانی 0 تن مالنده، آنکه در حمام تن را مالش دهد