هلاک هلاک مرگ نیستی نابودی سیز -1 (مصدر نیست شدن مردن درگذشتن، نیستی مرگ: (هزاردشمنم ارمیکنندقصدهلاک گرم تو دوستی ازدشمنان ندارم باک) (حافظ) یابه هلاک انجامیدن، نابودشدن هلاک شدن: (ودلیل برین جانور که اگرغذا نیابد سست گرددوبهلاک انجامد) مردن، نیست شدن، گمشدن فرهنگ لغت هوشیار
هلاک هلاک آنان که به نوبت پیش مردمان آیند به طلب احسان و معروف ایشان، جویندگان آب و علف که راه را گم کرده باشند، جَمعِ واژۀ هالک. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد) لغت نامه دهخدا
لهاک لهاک از شخصیتهای شاهنامه، نام پسر ویسه برادر پیران و جزو سپاهیان افراسیاب تورانی فرهنگ نامهای ایرانی
دلاک دلاک کیسه کش مو تراش تانگو کسی که در حمام مردم را کیسه کشد کیسه کش 0، موی تراش سلمانی 0 تن مالنده، آنکه در حمام تن را مالش دهد فرهنگ لغت هوشیار