جدول جو
جدول جو

معنی هطلع - جستجوی لغت در جدول جو

هطلع
(هََ طَلْ لَ)
گروه بسیار. (منتهی الارب). جماعت مردم. (اقرب الموارد) ، لشکر گران، مرد دراز تناور. (منتهی الارب) (اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از مطلع
تصویر مطلع
دانا و آگاه به کاری یا امری، با اطلاع
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مطلع
تصویر مطلع
جای برآمدن، جا یا جهت طلوع ستارگان
آغاز کلام
در علوم ادبی نخستین بیت غزل یا قصیده
فرهنگ فارسی عمید
(اِءْ)
چشم داشتن. (تاج المصادر بیهقی) (زوزنی) (ترجمان جرجانی ترتیب عادل بن علی). پیوسته در چیزی نگریستن و انتظار کردن، واقف و آگاه شدن. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) ، خرامیدن. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) ، با اندام فروهشته راه رفتن. (از اقرب الموارد) ، پر شدن پیمانه. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) ، چیره شدن مرد، دررسیدن کسی را. (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
(هََ بَلْ لَ)
مرد بسیارخوار فراخ گلو که لقمه های کلان بردارد. (ناظم الاطباء). مرد بسیارخوار بزرگ لقمۀ فراخ گلو. (منتهی الارب) (اقرب الموارد) (تاج العروس). مأخوذ از بلع. (معجم متن اللغه). هبلع
لغت نامه دهخدا
(هََ زَلْ لَ)
تیزرو. (منتهی الارب) (اقرب الموارد). رجوع به هزلج شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از هطلس
تصویر هطلس
گرگ، راهزن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تطلع
تصویر تطلع
چشم داشتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مطلع
تصویر مطلع
جای طلوع و جای برآمدن آفتاب و جزآن دانا و آگاه بکاری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مطلع
تصویر مطلع
((مَ لَ))
جای برآمدن آفتاب، جمع مطالع، نخستین بیت غزل یا قصیده
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مطلع
تصویر مطلع
((مُ طَّ لِ))
آگاه، باخبر
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مطلع
تصویر مطلع
آگاه
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از مطلع
تصویر مطلع
أبلغ
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از مطلع
تصویر مطلع
Informant
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از مطلع
تصویر مطلع
informant
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از مطلع
تصویر مطلع
informant
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از مطلع
تصویر مطلع
מַדְעִי
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از مطلع
تصویر مطلع
informante
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از مطلع
تصویر مطلع
Informant
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از مطلع
تصویر مطلع
informator
دیکشنری فارسی به لهستانی
مطّلع، اطّلاع داده شد
دیکشنری اردو به فارسی
تصویری از مطلع
تصویر مطلع
مطلع
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از مطلع
تصویر مطلع
ผู้ให้ข้อมูล
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از مطلع
تصویر مطلع
mtoa taarifa
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از مطلع
تصویر مطلع
情報提供者
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از مطلع
تصویر مطلع
informante
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از مطلع
تصویر مطلع
提供者
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از مطلع
تصویر مطلع
정보 제공자
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از مطلع
تصویر مطلع
bilgi veren
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از مطلع
تصویر مطلع
pemberi informasi
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از مطلع
تصویر مطلع
информатор
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از مطلع
تصویر مطلع
सूचक
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از مطلع
تصویر مطلع
informatore
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از مطلع
تصویر مطلع
інформатор
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از مطلع
تصویر مطلع
তথ্যদাতা
دیکشنری فارسی به بنگالی