جدول جو
جدول جو

معنی هشیواری - جستجوی لغت در جدول جو

هشیواری(هَُشی)
مرکّب از: هشیوار + -ی، پسوند حاصل مصدری، اسم معنی = هشیاری. زیرکی. خردمندی. آگاهی، (از حاشیۀ برهان چ معین)، هشیاری. هوشمندی:
بدو گفت کاین خود میندیش هیچ
هشیواری و رای رفتن بسیچ.
فردوسی.
نباید مر تو را گفتن که چون کن
ز هر کاری هشیواری فزون کن.
فخرالدین اسعد.
، نگهبانی. مراقب بودن. مواظبت. حراست:
گر امشب مرا میزبانی کنی
هشیواری و مرزبانی کنی.
فردوسی.
رجوع به هش، هشیار، هشیاری و هشیوار شود
لغت نامه دهخدا
هشیواری
هوشیاری: (بروی نتوان کردن تعجیل به به کردن تعجیل به طب اندربارشد زسبکساری آهستگیی باید آنجا ومدارایی صدگونه عمل کردن صدگونه هشیواری) (منوچهری)
تصویری از هشیواری
تصویر هشیواری
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از هشیوار
تصویر هشیوار
هوشیار، باهوش، هوشمند، زرنگ
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از هوشیاری
تصویر هوشیاری
زیرکی، آگاهی، بیداری
فرهنگ فارسی عمید
(هَُ شی)
ناهشیاری. ناهوشیاری. رجوع به ناهوشیاری شود
لغت نامه دهخدا
(هَُ شْ)
مرکّب از: هشیار + -ی (پسوند حاصل مصدر، اسم معنی، هوشیاری. هشیواری. (حاشیۀ برهان چ معین)، زیرکی و عاقلی و خردمندی. (ناظم الاطباء)، هوشمندی. بخردی. بیداردلی:
چو فردا به هشیاری این بشنوی
به پیروزی دادگر بگروی.
فردوسی.
در بیداری و هشیاری چنو نیست، بدین آسانی او را بر نتوان انداخت. (تاریخ بیهقی)،
زآنکه هر جای به جز در صف حرب
بددلی بیش بود هشیاری است.
سنائی.
مبادا به هشیاری و بیهشی
کسی را ز فرمان او فرمشی.
نظامی.
مشورت ادراک و هشیاری دهد
عقلها را عقلها یاری دهد.
مولوی.
، ضد مستی. به هوش بودن. از مستی درآمدن:
عیشیم بودبا تو در غربت و در حضرت
حالیم بود با تو در مستی و هشیاری.
منوچهری.
مستند مخالفان ز هشیاری تو
بخت همه خفته شد ز بیداری تو.
منوچهری.
هر روز به هشیاری، نونو دلم آزاری
مست آئی و عذرآری آزار چنین خوشتر.
خاقانی.
لیک آن داده را به هشیاری
واستاند که نیک بدگهر است.
خاقانی.
مست نادم شود به هشیاری
تو ز مستان طمع چه میداری ؟
اوحدی.
، (اصطلاح صوفیانه) صحو. ضد سکر. (یادداشت به خط مؤلف)، رجوع به هوشیاری و صحو شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از دشخواری
تصویر دشخواری
سختی دشواری صعوبت، خطر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ناهشیواری
تصویر ناهشیواری
ناهشیاری مقابل هشیواری
فرهنگ لغت هوشیار
دارای هوش بودن باهوش، عاقلی بخردی، آگاهی بیداری، زیرکی مقابل بیهوشی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از هشیوار
تصویر هشیوار
هوشیار: (خردیافت لختی وشدکاردان (اسکندر) هشیواروباسنگ وبسیاردان) (شا. بخ. 1781: 6)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از هشیاری
تصویر هشیاری
خردمندی بجابودن عقل: (چوفردا بهشیاری این بشنوی به پیروزی دادگر بگروی) (شا. بخ. 1630: 6)، حزم، زرنگی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شهسواری
تصویر شهسواری
حالت و کیفیت شهسوار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از هوشیاری
تصویر هوشیاری
دارای هوش، عاقلی، آگاهی، بیدار، زیرکی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از هشیوار
تصویر هشیوار
((هُ))
خردمند، هوشمند
فرهنگ فارسی معین
تصویری از هوشیاری
تصویر هوشیاری
کیاست
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از هشیاری
تصویر هشیاری
اخطار
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از هشیوار
تصویر هشیوار
متین
فرهنگ واژه فارسی سره
احتیاط، حزم، ذکاوت، زیرکی، فراست، فرزانگی، فطانت، هوشمندی
متضاد: غفلت
فرهنگ واژه مترادف متضاد
تصویری از هوشیاری
تصویر هوشیاری
Alertness, Cleverness, Vigilance
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از هوشیاری
تصویر هوشیاری
vigilance, astuce
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از هوشیاری
تصویر هوشیاری
警觉性 , 聪明 , 警惕
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از هوشیاری
تصویر هوشیاری
umakinifu, ujanja, uangalizi
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از هوشیاری
تصویر هوشیاری
경계심 , 똑똑함 , 경계
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از هوشیاری
تصویر هوشیاری
uyanıklık, zekilik, dikkat
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از هوشیاری
تصویر هوشیاری
সতর্কতা , বুদ্ধিমত্তা , সতর্কতা
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از هوشیاری
تصویر هوشیاری
सतर्कता , बुद्धिमत्ता
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از هوشیاری
تصویر هوشیاری
alertheid, slimheid, waakzaamheid
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از هوشیاری
تصویر هوشیاری
vigilanza, intelligenza
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از هوشیاری
تصویر هوشیاری
Wachsamkeit, Schlauheit
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از هوشیاری
تصویر هوشیاری
пильність , розум , пильність
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از هوشیاری
تصویر هوشیاری
бдительность , ум , бдительность
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از هوشیاری
تصویر هوشیاری
czujność, sprytność
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از هوشیاری
تصویر هوشیاری
alerta, astucia, vigilancia
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از هوشیاری
تصویر هوشیاری
alerta, astúcia, vigilância
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از هوشیاری
تصویر هوشیاری
警戒心 , 賢さ , 警戒
دیکشنری فارسی به ژاپنی