- هشتگانه
- دارای هشت جزء یا هشت عدد
معنی هشتگانه - جستجوی لغت در جدول جو
- هشتگانه
- منسوب به هشت، دارای هشت عدد یاهشت جزو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
آنچه که دارای هفت عددباشد: نجوم هفتگانه ازشمس وقمر وزحل... اندرعالم جسمی آثارنداز آن لطایف و اصول که مبدعات اند)
منسوب به هشت، هشتگانه: (داوراقلیم پنجم هشتم انجم کزوست هفت کشور چون بهشت هشتگان آراسته)
وثیقه
اطاقی که تشت وآفتابه درآن گذارند، اطاق خواب، جامه خواب از توشک و لحاف و نهالی و مانندآن، مبرز مستراح
سپرده ای که کسی برای اعتبار خود در بانک معین کند
((پُ نِ))
فرهنگ فارسی معین
سپرده بانکی، مقدار طلا و نقره و جواهر و مانند آن که از طرف دولت یا بانک ناشر اسکناس برای اعتبار چاپ اسکناس تعیین و نگه داری می شود
((تَ نَ یا نِ))
فرهنگ فارسی معین
اطاقی که تشت و آفتابه در آن گذارند، اطاق خواب، جامه خواب از توشک و لحاف و نهالی و مانند آن، مبرز، مستراح
پشتیبان، در بانکداری سپرده ای که کسی برای اعتبار خود در بانک معین کند، کوورتور، در بانکداری طلا، نقره، جواهر و سایر اشیای گران بها که از طرف دولت یا بانک ناشر اسکناس برای اعتبار نشر اسکناس تعیین و نگهداری می شود
تگرگ، قطره های باران که در اثر سرد شدن ناگهانی هوا در ارتفاع کم به صورت دانه های کوچک یخ می بارد، سنگک، پسنگک، آب بسته، شخکاسه، سنگچه، یخچه، ژاله، سنگرک، پسکک
مقتولین
کشتارگاه، مقتل، جای کشتن
آز، کین، زفتی، رشک، دروغ، خشم، بی شرمی، خود خواهی
رفتارهای نادرست هشتگانه شامل آز، کین، زفتی، رشک، دروغ، خشم، بی شرمی، خود خواهی