- هریسهگر
- هریسه پز
معنی هریسهگر - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
آنکه هریسه پزدوفروشد: (جمله بازارها بسوخت وآغازآن از دکان هریسه پزی بود)
حلیم، ریس، خوراکی که از گندم و گوشت پختۀ له شده تهیه می شود
پارسی تازی گشته هریسه دعوتی با تکلف ساخته بودند و هریسه نهاده (تاریخ بیبهقی) هلام توضیح درالنواردرآمده: (دانه خردشده بوسیله مهراس پیش ازآنکه پخته شود وچون پخته شودهریسه نامند)