جدول جو
جدول جو

معنی هروله - جستجوی لغت در جدول جو

هروله
تند راه رفتن، نوعی حرکت بین راه رفتن و دویدن
تصویری از هروله
تصویر هروله
فرهنگ فارسی عمید
هروله
تند راه رفتن، لی لی کردن
تصویری از هروله
تصویر هروله
فرهنگ لغت هوشیار
هروله
((هَ وَ لِ))
پویه، نوعی از حرکت بین راه رفتن و دویدن
تصویری از هروله
تصویر هروله
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از هروهل
تصویر هروهل
کنجدی که روغن آن را گرفته باشند، کنجاره، کنجواره، تفالۀ کنجد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از فروله
تصویر فروله
توت فرنگی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از هروجه
تصویر هروجه
هرسان هرطور هرطریق. یا به هروجه. بهرطریق بهرنحو
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از روله
تصویر روله
فرانسوی غلتیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از هرول
تصویر هرول
دانه ای شبیه ماش، ملک
فرهنگ فارسی عمید
بنگرید به هراول واحدی ازقواعی نظامی که درمقدم قشون حرکت کند برای هدایت وحفاظت آن
فرهنگ لغت هوشیار
معین یکباره آن را بر گرفته از تول انگلیسی دانسته و بار دگر از خاولی ترکی که برابر با پارچه پرز دار است عمید حوله را نیاورده و هوله را پارسی دانسته هوله آبچین خشک (گویش تهرانی) پارچه پرزدار. دارای خاو دارای پرز. توضیح بعضی احتمال داده اند این کلمه از کلمه عربی حله گرفته شده لکن با مراجعه بمعانی حله و موارد استعمال آن در متون لغت و نظم و نثر نادرست بودن این احتمال معلوم میشود
فرهنگ لغت هوشیار