- هرهر
- شدت وامتداد خنده (آهسته تر ازقهقه)، یا هروهر خندیدن، بشدخندیدن، شدت وامتداد خنده (آهسته تر ازقهقه)، یا هروهر خندیدن، بشدخندیدن
معنی هرهر - جستجوی لغت در جدول جو
- هرهر ((هِ هِ))
- صدای خنده
- هرهر
- صدای خندۀ بلند
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
کسی که پابند به ایمان و عقیده نباشد، هرهری مذهب، بی عقیده، بی ایمان
بی بندوبار، بی اعتقاد
زوزۀ سگ، بانگ سگ از سرما، مکروه داشتن و ناپسند داشتن چیزی
زوزه سگ
شدت وامتداد خنده (آهسته تر ازقهقه)، یا هروهر خندیدن، بشدخندیدن، بشدت وبسیاری جریان وسیلاب یافتن وفروریختن مایع: (یک ساعت است که ازدماغ فلانی هروهرخون می آید) (بیست وچهارساعت است که هروهر باران می آید)
لیخنیس، گیاهی خودرو سمی با با گل های بنفش و غوزه ای شبیه غوزۀ خشخاش با دانه های سیاه و تلخ کوچک که در کشتزار جو و گندم می روید، هربنگ، لیخنس، لخنیس
مقعد
مقعد
معقد، نشستگاه
گربۀ ماده
هرهری دین بی دین آنکه دین ومذهبی ندارد، لامذهب
هرهرخندیدن
بیهوده و ممتد خندیدن