نام یکی از سفرایی است که آتنی ها، به هنگام جنگ اردشیر دوم هخامنشی با یونان، به نزد تیری باذ والی ارمنستان و لیدیه فرستادند. رجوع به ایران باستان پیرنیا ص 1115 شود
نام یکی از سفرایی است که آتنی ها، به هنگام جنگ اردشیر دوم هخامنشی با یونان، به نزد تیری باذ والی ارمنستان و لیدیه فرستادند. رجوع به ایران باستان پیرنیا ص 1115 شود
دو چیز که از یک جنس ساخته شده باشند، دو کس که دارای صفات روحی یکسان باشند. متناسب. هم خو: خورشید به جستجوی همجنسی پیمود هزار دور و هم فرد است. خاقانی. همجنس در عدم طلب اینجا مجوی از آنک نیلوفر از سراب نداده ست کس نشان. خاقانی. کبوتر با کبوتر باز با باز کند همجنس باهمجنس پرواز. نظامی. که عمری شد که همجنسی ندیدم به جز وحشی اگر انسی ندیدم. نظامی. دو همجنس دیرینۀ هم زبان بکوشند در قلب هیجا به جان. سعدی. دو همجنس دیرینۀ هم قلم نباید فرستاد یک جا به هم. سعدی. - هم جنس جوی، آنکه یار و همدمی جوید. که دوست مناسبی خواهد: بر سر عالم شود همجنس جوی در تک دریا رود مرجان طلب. خاقانی. ، نظیر. مانند: بود کعب بن زهیر از ابتدا کافرصفت پس مسلمان گشته و همجنس حسان آمده. خاقانی. در جفا همجنس عالم بود لیک آنچه او کرد از جفا عالم نکرد. خاقانی. خویشتن همجنس خاقانی شمارند از سخن پارگین را ابر نیسانی شناسند از سخا. خاقانی
دو چیز که از یک جنس ساخته شده باشند، دو کس که دارای صفات روحی یکسان باشند. متناسب. هم خو: خورشید به جستجوی همجنسی پیمود هزار دور و هم فرد است. خاقانی. همجنس در عدم طلب اینجا مجوی از آنک نیلوفر از سراب نداده ست کس نشان. خاقانی. کبوتر با کبوتر باز با باز کند همجنس باهمجنس پرواز. نظامی. که عمری شد که همجنسی ندیدم به جز وحشی اگر انسی ندیدم. نظامی. دو همجنس دیرینۀ هم زبان بکوشند در قلب هیجا به جان. سعدی. دو همجنس دیرینۀ هم قلم نباید فرستاد یک جا به هم. سعدی. - هم جنس جوی، آنکه یار و همدمی جوید. که دوست مناسبی خواهد: بر سر عالم شود همجنس جوی در تک دریا رود مرجان طلب. خاقانی. ، نظیر. مانند: بود کعب بن زهیر از ابتدا کافرصفت پس مسلمان گشته و همجنس حسان آمده. خاقانی. در جفا همجنس عالم بود لیک آنچه او کرد از جفا عالم نکرد. خاقانی. خویشتن همجنس خاقانی شمارند از سخن پارگین را ابر نیسانی شناسند از سخا. خاقانی
در اساطیر یونان نام یک آتنی است که در اردوکشی تزه برای جنگ با آمازون ها شرکت کرد و سپس از طرف تزه مأمور شد که برای شهر پیثوپولیس قوانین وضع کند. (از فرهنگ اساطیر یونان و رم پیر گریمال، ترجمه بهمنش ص 417)
در اساطیر یونان نام یک آتنی است که در اردوکشی تزه برای جنگ با آمازون ها شرکت کرد و سپس از طرف تزه مأمور شد که برای شهر پیثوپولیس قوانین وضع کند. (از فرهنگ اساطیر یونان و رم پیر گریمال، ترجمه بهمنش ص 417)
دهی است از دهستان و بخش کردیان شهرستان جهرم واقع در 14 هزارگزی جنوب خاوری قطب آباد و کنار راه مالرو عمومی دهستان. دامنه ای است گرمسیر و دارای 180 تن سکنه. از قنات مشروب میشود. محصول عمده اش غلات، برنج، خرما و مرکبات است. شغل اهالی زراعت و باغداری است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
دهی است از دهستان و بخش کردیان شهرستان جهرم واقع در 14 هزارگزی جنوب خاوری قطب آباد و کنار راه مالرو عمومی دهستان. دامنه ای است گرمسیر و دارای 180 تن سکنه. از قنات مشروب میشود. محصول عمده اش غلات، برنج، خرما و مرکبات است. شغل اهالی زراعت و باغداری است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)