- هرزگی
- یاوه گویی، ولگردی، هرزه بودن، کار زشت کردن
معنی هرزگی - جستجوی لغت در جدول جو
- هرزگی
- کارهای وقیح، تباهکاری، ناز و کرشمه
- هرزگی ((هَ زِ))
- یاوه گویی، ولگردی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
همیشگی، ابدی، برای مثال ای طمع کرده ز نادانی به عمر هرگزی / با فزونیّ و کمی مر هرگزی را کی سزی؟ (ناصرخسرو - ۴۱۹)
Lasciviously
lascivamente
lascivamente
lubieżnie
похотливо
похітливо
wellustig
lüstern
lascivement
lascivamente
कामुकता से
কামুকভাবে
kwa uchu
בתאוותנות
dengan cabul
อย่างลามก
بشكلٍ فاحشٍ
بے حیائی سے