جدول جو
جدول جو

معنی هرآئین - جستجوی لغت در جدول جو

هرآئین
(هََ)
دهی است از دهستان خرقان شرقی بخش آوج شهرستان قزوین واقع در 15 هزارگزی جنوب شرقی آوج. ناحیه ای است کوهستانی، سردسیر و دارای 1270 تن سکنه. از چشمه ها مشروب میشود و محصول عمده اش غلات، سیب زمینی، انگور، زردآلو و شغل اهالی زراعت است. شامل دوبخش علیا و سفلی است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از مهرآذین
تصویر مهرآذین
(دخترانه)
مرکب از مهر (خورشید) + آذین (آرایش)
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از مهرآگین
تصویر مهرآگین
(دخترانه)
همراه با محبت
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از برآلین
تصویر برآلین
(پسرانه)
نام گیاهی خوشبو است که مصرف طبی دارد (نگارش کردی: بهرزان)
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از هروئین
تصویر هروئین
گردی سفید رنگ، بی بو، تلخ و اعتیادآور از مشتقات مرفین، که از مرفین و کوکائین قوی تر و کشنده تر است و استعمال آن اثر آنی و شدید تخدیری در انسان تولید می کند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از زرآگین
تصویر زرآگین
پر از زر، انباشه از زر، سراسر زرد رنگ، به رنگ زر، برای مثال بوستان را مهرگانی باد زرّآگین کند / رنگ بستاند ز گل ها باده را رنگین کند (قطران - ۸۷)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از زهرآگین
تصویر زهرآگین
زهرآلود، زهردار، آمیخته به زهر
فرهنگ فارسی عمید
(شَ)
دهی از دهستان باشتین بخش داورزن شهرستان سبزوار است و 2308 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا
(هَِ رُ)
یا دی آستیل مرفین گرد سفید بی بو و تلخ مزه ای است که در آب بسیار کم حل می شود و معمولاً در طب کلریدرات آن را به کار میبرند که در آب قابل حل است. این دارو از راه تزریق جلدی پس از یک یا دو دقیقه و از راه معده پس از 20 تا 30 دقیقه جذب می شود. سمیت هروئین از مرفین بیشتر است و معمولاً مقدار استعمال آن از 5 تا ده میلیگرم است. حداکثر استعمال آن در موارد طبی یک سانتیگرم در هر بار و در هر 24 ساعت دو سانتی گرم تعیین شده است. هروئین بسرعت معتاد می کند و اعتیادش از مرفین سخت تر است و اگر معتاد را از استعمال آن محروم کنند فعالیت تنفسی و دوران دم او نقصان می یابد و حالات تنفسی شدیدی که گاه خطرناک است دست میدهد و در خلال آن حالات استعمال هروئین بکلی بی اثر است و تزریق مرفین میتواند مفید باشد. برای درمان اعتیاد هروئین مرفین تجویز میشود تا بتدریج اعتیاد تبدیل به اعتیاد به مرفین شود و آنگاه آن را درمان کنند. تأثیر هروئین برای تسکین درد مثل مرفین است و برای نفس تنگی و سرفه بهتر ازمرفین مؤثر واقع می شود. (از کتاب داروشناسی ج 1)
لغت نامه دهخدا
(هََ)
دهی است از دهستان خرقان شرقی بخش آوج شهرستان قزوین که در 15 هزارگزی جنوب شرقی آوج قرار دارد و جایی کوهستانی و سردسیر و دارای 1270 تن سکنه است. محصول عمده اش غله، سیب زمینی، انگور، زردآلو، و کار مردم زراعت و جاجیم بافی و گلیم بافی است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1)
لغت نامه دهخدا
تصویری از شرائین
تصویر شرائین
جمع شریان، سرخرگ ها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از هرآیینه
تصویر هرآیینه
هرآینه: (هرآیینه خردداری ودانی که توامروز درشهرکسانی) (ویس ورامین) -2 هرآینه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از هرآینه
تصویر هرآینه
در همه احوال، در هر صورت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از به آئین
تصویر به آئین
کسی که آئین خوب دارد
فرهنگ لغت هوشیار
گرد سفید و بی بو و تلخ مزه ایست که در آب بسیار کم حل میشود و معمولاً در طب کلریدرات آنرا بکار میبرند که در آب قابل حل است، یکی از مواد مخدر خطرناک
فرهنگ لغت هوشیار
((هِ))
گرد سفید رنگی است از مشتقات مرفین ولی از مرفین و کوکایین قوی تر و کشنده تر که اعتیادآور است
فرهنگ فارسی معین
تصویری از زهرآگین
تصویر زهرآگین
زهرآلود
فرهنگ فارسی معین
تصویری از هرآینه
تصویر هرآینه
((هَ نِ))
ناچار، لابد، قطعاً
فرهنگ فارسی معین
تصویری از زهرآگین
تصویر زهرآگین
سمی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از شهرآیین
تصویر شهرآیین
تمدن
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از زهرآگین
تصویر زهرآگین
Shrill, Viperous, Vitriolic, Waspish
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از زهرآگین
تصویر زهرآگین
strident, venimeux, vitriolique, irritable
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از زهرآگین
تصویر زهرآگین
estridente, venenoso, vitriólico, irritable
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از زهرآگین
تصویر زهرآگین
חָרוּג , רעיל , קורוזיבי , רגזן
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از زهرآگین
تصویر زهرآگین
nyaring, berbisa, vitriolis, mudah marah
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از زهرآگین
تصویر زهرآگین
तीव्र , विषैला , अम्लीय , चिड़चिड़ा
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از زهرآگین
تصویر زهرآگین
schelpen, giftig, vitriolic, prikkelbaar
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از زهرآگین
تصویر زهرآگین
ostry, jadowity, żrący, drażliwy
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از زهرآگین
تصویر زهرآگین
stridente, velenoso, vitriolitico, irritabile
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از زهرآگین
تصویر زهرآگین
estridente, venenoso, vitriólico, irritable
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از زهرآگین
تصویر زهرآگین
尖锐的 , 有毒的 , 暴躁的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از زهرآگین
تصویر زهرآگین
різкий , отруйний , їдкий , дратівливий
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از زهرآگین
تصویر زهرآگین
schrill, giftig, vitriolic, reizbar
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از زهرآگین
تصویر زهرآگین
пронзительный , ядовитый , едкий , раздражительный
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از زهرآگین
تصویر زهرآگین
鋭い , 有毒な , イライラした
دیکشنری فارسی به ژاپنی