- هدیت
- تقدیمی، پیشکشی
معنی هدیت - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
ویرایش
چبود، نام و نشان، کیستی
پیشکش، ارمغان
راهبرد، رهنمود، راهنمایی
جای خشک و بی نبات
مخالفت، عداوت، دشمنی
تحفه، ارمغان، پیشکش
بانگ شتر، آواز کبوتر
آنچه از نام، نام خانوادگی، نام پدر و ویژگی های دیگر که شخص بدان ها شناخته می شود، حقیقت شیء یا شخص که مشتمل بر صفات جوهری او باشد، شخصیت، ذات، هستی، وجود
راهنمایی کردن، راه راست نمودن
سعی، کوشش، پشت کار، کنایه از پافشاری
هادی ها، هدایت کننده ها، راه راست نمایان، رهنماها، پیشواها، جمع واژۀ هادی
مخالفت، عداوت
آنچه از مال برای رهایی خود یا دیگری دهند بدل یا عوضی است که مکلف بدان از مکروهی که بوی متوجه است رهایی یابد سربها، جمع فدی فدیات
تحفه، ارمغان، آنچه بکسی فرستند
بانگ کردن شترگشن، بانگ شتر: (هدیرحنجره توزئیرزمجره شیردر گلومی شکست)، بانگ کبوتر
راهنمائی و ارشاد کردن و رهبری
از هل تازی آیایی زبانزد فرزانی مصدرصناعی است مرکب ازهل وئیت یعنی پرسش کردن ازمطلب (هل) وسوال ازمطلب هل یعنی سوال ازاصل وجود شییء یاسوال ازوجودصفتی برای شیئی. بنابراین هلیت دوقسم بود. بسیطه: یعنی پرسش از اصل وجودشیئی مانند: آیافرشته هست، مرکبه: یعنی پرسش ازوجودصفتی برای شیئی است مانند: آیافرشته ناطق است ک قسم اول مفادکان تامه است وبالطبع مقدم برقسم دوم است که مفاد کان ناقصه را میرساندوهردوقسم ازاصول مطالب بشمارست. زیرااساس مطالب سه قسم بود: مطلب: هل ومطلب (ما) ومطلب (لم) وهریک دوقسم بود بسیط ومرکب. چنانکه حاج ملاهادی سبزواری گوید: اس المطالب ثلاثه علم مطلب ما مطلب هل مطلب لم)
شخصیت، ذات هستی
((فِ یَ))
فرهنگ فارسی معین
فدیه، آن چه که نثار می شود، مالی یا چیزی را برای رهایی خود یا دیگری دادن، سربها، آن چه اسیران برای رهایی خود دهند، فدیت
((هَ یَّ))
فرهنگ فارسی معین
مصدر صناعی است مرکب از هل و ئیت یعنی پرسش کردن از مطلب «هل» و سؤال از مطلب هل یعنی سؤال از اصل وجود شیء یا سؤال از وجود صفتی برای شیء
ویرایش، تصحیح متن به لحاظ رسم الخط، جمله بندی، محتوا و مانند آن
Primness, Seriousness
Identity
Present