از ده تا پنجاه مرد یا عام است. (منتهی الارب). بین ده تا پنجاه مرد. (اقرب الموارد). گروه مردم یا مابین ده تا پنجاه از مردان. (قطرالمحیط) ، فراهم آمدگی مردم. (منتهی الارب) ، پاره ای از هر چیزی. (منتهی الارب) (قطر المحیط) ، و طرۀ جامه یعنی ملک کرباس و جز آن مانند صنفه. (منتهی الارب). کالصنفه من الثوب، شاماکچه. (منتهی الارب). الصدره. (از اقرب الموارد) (قطرالمحیط) ، بیخ درخت در زیر زمین. (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد)
از ده تا پنجاه مرد یا عام است. (منتهی الارب). بین ده تا پنجاه مرد. (اقرب الموارد). گروه مردم یا مابین ده تا پنجاه از مردان. (قطرالمحیط) ، فراهم آمدگی مردم. (منتهی الارب) ، پاره ای از هر چیزی. (منتهی الارب) (قطر المحیط) ، و طرۀ جامه یعنی ملک کرباس و جز آن مانند صنفه. (منتهی الارب). کالصنفه من الثوب، شاماکچه. (منتهی الارب). الصدره. (از اقرب الموارد) (قطرالمحیط) ، بیخ درخت در زیر زمین. (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد)
تاریکی بلغت تمیمیه. (منتهی الارب) (آنندراج) (اقرب الموارد) (مهذب الاسماء) ، روشنایی بلغت قیسیه (از اضداد است). (منتهی الارب) (اقرب الموارد) (مهذب الاسماء) ، یا تاریکی با روشنایی در آمیخته چنانکه میان صبح و اسفار باشد. وقت سپیده دم. (مهذب الاسماء) (منتهی الارب) ، پاره ای از شب، سیاهی شب. (منتهی الارب)
تاریکی بلغت تمیمیه. (منتهی الارب) (آنندراج) (اقرب الموارد) (مهذب الاسماء) ، روشنایی بلغت قیسیه (از اضداد است). (منتهی الارب) (اقرب الموارد) (مهذب الاسماء) ، یا تاریکی با روشنایی در آمیخته چنانکه میان صبح و اسفار باشد. وقت سپیده دم. (مهذب الاسماء) (منتهی الارب) ، پاره ای از شب، سیاهی شب. (منتهی الارب)
یکی از قرای اخمیم از صعید مصر است. (مراصدالاطلاع) ، چیز دقیق دادن. اندک دادن. (تاج المصادر بیهقی) ، نرم کردن آرد. باریک کردن آرد. (آنندراج) ، گوسفند بخشیدن به، یقال اتیته فماادقنی ولااجلنی، ای مااعطانی دقیقاً و لاجلیلا. (منتهی الارب) ، نیکو گفتن، نیکو گرفتن
یکی از قرای اخمیم از صعید مصر است. (مراصدالاطلاع) ، چیز دقیق دادن. اندک دادن. (تاج المصادر بیهقی) ، نرم کردن آرد. باریک کردن آرد. (آنندراج) ، گوسفند بخشیدن به، یقال اتیته فماادقنی ولااجلنی، ای مااعطانی دقیقاً و لاجلیلا. (منتهی الارب) ، نیکو گفتن، نیکو گرفتن