- هجیمه
- شکار، شیر دفزک
معنی هجیمه - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
هجیسه در فارسی ترشه شیر، گوشت تازه
نیمروز، سختی گرما
هزیمت در فارسی کال شکست ونیدگی
ستم، خشم، خوراک مرده خوارکی که در سوک پزند
خار و خاشاک که به درد سوختن بخورد، هیزم، سرشاخۀ خشک درخت
هیزم: (کافران) هیمه سقراند سگان دوزخ اند