- هجیسه
- هجیسه در فارسی ترشه شیر، گوشت تازه
معنی هجیسه - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
حلیم، ریس، خوراکی که از گندم و گوشت پختۀ له شده تهیه می شود
شکار، شیر دفزک
نیمروز، سختی گرما
پارسی تازی گشته هریسه دعوتی با تکلف ساخته بودند و هریسه نهاده (تاریخ بیبهقی) هلام توضیح درالنواردرآمده: (دانه خردشده بوسیله مهراس پیش ازآنکه پخته شود وچون پخته شودهریسه نامند)