- هجاور
- گروه مردم
معنی هجاور - جستجوی لغت در جدول جو
- هجاور ((هَ وَ))
- گروه مردم
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
منسوب به هجاور
همسایگی، همسایه بودن با یکدیگر همسایگی کردن، همسایگی
همسایه، کسی که در محلی نزدیک مسکن کس دیگر اقامت اختیار کند و در آنجا به سر ببرد، آنکه یا آنچه در کنار چیز دیگر قرار دارد
کسی که برای به دست آوردن ثواب در یک مکان مقدس اقامت دارد
کسی که برای به دست آوردن ثواب در یک مکان مقدس اقامت دارد
همسایگی کننده، همجوار
حریف رقیب هماورد
Adjacent, Proximate
adjacente, próximo
angrenzend, benachbart
sąsiedni
прилегающий , соседний
суміжний , сусідній
aangrenzend
adyacente, próximo
adjacent, prochain
adiacente, prossimo
सन्निकट , पास
সন্নিহিত , নিকটবর্তী
berdekatan, terdekat
bitişik, yakın
相邻的 , 近的
隣接する , 隣接した
jirani, karibu
ติดกัน , ใกล้เคียง
مجاورٌ , قريبٌ
متصل , پڑوسی
زه کمان، گلو بند، افسر