جدول جو
جدول جو

معنی هتیال - جستجوی لغت در جدول جو

هتیال
نام ولایتی است. (شمس اللغات)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(اِ تِ)
ترسیدن. (تاج المصادر بیهقی) (المصادر زوزنی) (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) ، در عبارت زیر بمعنی خراب کردن و منهدم ساختن است: بحکم مصلحت سیاست و رعایت جانب مروت، افساد و اهدام ذات او واجب گردد. (سندبادنامه ص 98)
لغت نامه دهخدا
(هَُ تَ مِ)
نام مردی است از عرب. (معجم متن اللغه)
لغت نامه دهخدا
(هََ تَ)
شتران ریزه، مردم خرد و فرومایه. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (آنندراج) ، آکنۀ بالش و جز آن. (منتهی الارب) (آنندراج)
لغت نامه دهخدا
(هََ تَ)
افزونی در سخن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (آنندراج) ، آکندگی و انباشتگی. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
به روایت مجمل التواریخ، نام پسر جمشید از پادشاهان پیشدادی ایران است. (مجمل التواریخ و القصص ص 25)
لغت نامه دهخدا
(هََ)
در زبان هندی به معنی توپ کوچک که بر پشت پیل برند. (غیاث) (آنندراج)
لغت نامه دهخدا
(هََ)
رجوع به هیاطله شود:
مناره برآرم به شمشیر و گنج
ز هیتال تا کس نماند به رنج
نمانم به جایی پی خوشنواز
به هیتال و ترک از نشیب وفراز.
فردوسی (از انجمن آرا).
مر او را سبک شاه در بر گرفت
ز هیتال و چین دست بر سر گرفت.
فردوسی.
سوی شاه هیتال شد ناگهان
ابا لشکر و گنج و چندی مهان.
فردوسی.
که از مرز هیتال تا مرز چین
نباید که کس پی نهد بر زمین.
فردوسی
لغت نامه دهخدا
الهتیل، موضعی است. (معجم البلدان ج 20 ص 392) (معجم متن اللغه) (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(هََ)
آنچه فروریزد از ریگ. (از اقرب الموارد) (منتهی الارب) (آنندراج)
لغت نامه دهخدا
تصویری از هتیان
تصویر هتیان
شتران ریزه، مردم فرومایه، افزونی در سخن
فرهنگ لغت هوشیار
هندی پیلتوف توف کوچک که بر پشت پیل برند توپ کوچک که برپشت پیل برند
فرهنگ لغت هوشیار