جدول جو
جدول جو

معنی هتول - جستجوی لغت در جدول جو

هتول
باران دمریز باران پیاپی
تصویری از هتول
تصویر هتول
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از بتول
تصویر بتول
پارسا، پاکدامن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بتول
تصویر بتول
(دخترانه)
پاکدامن، پارسا، لقب فاطمه (س) و مریم (ع)
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از پتول
تصویر پتول
هوای ناصاف و کدر (گویش سیستانی)، هوای وتر، هوای بد، هوای بتر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رتول
تصویر رتول
سر زانو، کاسه زانو
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تهول
تصویر تهول
ترسناک شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از هرول
تصویر هرول
دانه ای شبیه ماش، ملک
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از بتول
تصویر بتول
زنی که از دنیا بریده و به خدا پیوسته، زنی که از ازدواج خودداری می کند، پارسا، پاکدامن، لقب فاطمه بنت محمدبن عبدالله، لقب مریم مادر عیسی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از قتول
تصویر قتول
بسیار کشنده، زن کشنده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از هاتول
تصویر هاتول
آب کدر و گل آلوده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از هجول
تصویر هجول
فراخ چوز، تباهکار: زن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از هتوء
تصویر هتوء
شکافتن دریدن
فرهنگ لغت هوشیار
بنگرید به هراول واحدی ازقواعی نظامی که درمقدم قشون حرکت کند برای هدایت وحفاظت آن
فرهنگ لغت هوشیار
کسی که از دنیا بریده و به خدا پیوسته و نیز از ازدواج خودداری کند، پارسا، پاکدامن، لقب حضرت فاطمه (ص) و حضرت مریم
فرهنگ فارسی معین
تصویری از چتول
تصویر چتول
((چَ وَ))
چتور، یک چهارم بطر مشروب (معادل 125 میلی لیتر)
فرهنگ فارسی معین
تصویری از هاتول
تصویر هاتول
کدر، تیره
آب هاتول واتول: آب کدر و گل آلود
فرهنگ فارسی معین
تصویری از هول
تصویر هول
هراس
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از هتل
تصویر هتل
مهمانسرا
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از تول
تصویر تول
فرار، گریز
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از هول
تصویر هول
خوف، هراس، ترس، بیم
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از هتل
تصویر هتل
مکانی که در مقابل دریافت هزینه، به اشخاص جای خواب و خدمات دیگر از قبیل غذا و امثال آن ها ارائه می شود، مهمان خانه
فرهنگ فارسی عمید
مهمانخانه، مسافرخانه، خانه ای که برای پذیرائی از مسافران اختصاص دارد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از هول
تصویر هول
ترس از کاری که راه آن دریافته نشود
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تول
تصویر تول
((تُ))
رم، وحشت
فرهنگ فارسی معین
تصویری از هتل
تصویر هتل
((هُ تِ))
مهمانخانه، ساختمانی دارای اتاق های مبله و آماده پذیرایی از مسافران
فرهنگ فارسی معین
تصویری از هول
تصویر هول
((هُ))
دست پاچه
فرهنگ فارسی معین
تصویری از هول
تصویر هول
هراس، ترس، بیم
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تول
تصویر تول
رم، فرار، گریز
فرهنگ فارسی عمید