جدول جو
جدول جو

معنی هبوغ - جستجوی لغت در جدول جو

هبوغ
(قُ)
به خواب رفتن. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب). خوابیدن. (اقرب الموارد) (لسان العرب) (معجم متن اللغه) ، خوابیدن اندک در روز. یک لحظه خوابیدن از روز. خواب در روز هر قدرکه باشد. (معجم متن اللغه) (لسان العرب) ، اندک خوابیدن مطلقاً. خوابیدن اندک هر وقت که باشد. اسم آن: هبغه. (معجم متن اللغه) (لسان العرب)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از نبوغ
تصویر نبوغ
هوشیاری، ذکاوت، جودت فکر
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از هبوط
تصویر هبوط
فرود آمدن، به زمین نشستن مثلاً هواپیما فرود آمد، پایین آمدن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از هبوب
تصویر هبوب
وزیدن، وزش
فرهنگ فارسی عمید
(نُ)
دونی. کشتی ای است دریائی دراز تیزرو، آن را دونیچ نیز گویند معرب دونی. (از منتهی الارب). سفینۀ طویل تندرو و سبک سیر از سفاین بحری، آن را بدان جهت نهبوغ گویند که شباهت دارد به پرنده ای به همین نام. (از متن اللغه) ، نام مرغی است. (از منتهی الارب). طایری است. (از متن اللغه). نام مرغی است که دونیج نیز گویند. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
دونی تازی گشته آن دونیج است و آن کشتی است دریایی دراز تیز رو، پرنده ای است. نوعی کشتی دراز تندرو، نام پرنده ای که آنرا دونیج نیز گویند (ناظم الاطباء) توضیح با ماخدی که در دست بود این پرنده شناخته نشد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سبوغ
تصویر سبوغ
درازیدن، فراخی فراوانی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تبوغ
تصویر تبوغ
به جوش آمدن خون
فرهنگ لغت هوشیار
ظاهر و آشکار گردیدن، آدم فوق العاده گشتن در دانش و هنر، نابغگی، عالم جید گشتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از هبوط
تصویر هبوط
فرود آمدن از بالا، نازل شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از هبور
تصویر هبور
تننده جولاهه
فرهنگ لغت هوشیار
گرد باد گرد انگیز وزیدن باد، بیدار شدن شکست خوردن، سر خوش رفتن -1 وزیدن باد، طلوع کردن ستاره، وزش باد: (برآمدبادی ازاقصای بابل هبوبش خاره دروباره افکن) (منوچهری)، طلوع ستاره
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از هبوب
تصویر هبوب
((هُ))
وزیدن باد
فرهنگ فارسی معین
تصویری از نبوغ
تصویر نبوغ
((نُ))
تیزهوش بودن، استعداد قوی داشتن، استعداد خلاق استثنائی و بسیار نیرومند
فرهنگ فارسی معین
تصویری از هبوط
تصویر هبوط
((هُ))
فرود آمدن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از نهبوغ
تصویر نهبوغ
((نُ))
نوعی کشتی دراز تندرو
فرهنگ فارسی معین
تصویری از نبوغ
تصویر نبوغ
Genius
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از نبوغ
تصویر نبوغ
génie
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از نبوغ
تصویر نبوغ
প্রতিভা
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از نبوغ
تصویر نبوغ
天才
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از نبوغ
تصویر نبوغ
天才
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از نبوغ
تصویر نبوغ
ufanisi
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از نبوغ
تصویر نبوغ
천재
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از نبوغ
تصویر نبوغ
jenius
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از نبوغ
تصویر نبوغ
gênio
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از نبوغ
تصویر نبوغ
प्रतिभा
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از نبوغ
تصویر نبوغ
genio
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از نبوغ
تصویر نبوغ
Genie
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از نبوغ
تصویر نبوغ
genie
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از نبوغ
تصویر نبوغ
геніальність
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از نبوغ
تصویر نبوغ
гениальность
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از نبوغ
تصویر نبوغ
geniusz
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از نبوغ
تصویر نبوغ
genio
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از نبوغ
تصویر نبوغ
גֵּאוּס
دیکشنری فارسی به عبری