جدول جو
جدول جو

معنی هال - جستجوی لغت در جدول جو

هال
قرار
تصویری از هال
تصویر هال
فرهنگ واژه فارسی سره
هال
سرسرا، تالار
تصویری از هال
تصویر هال
فرهنگ واژه فارسی سره
هال
قرار، آرام، آرامش، برای مثال دلش گشت پرآتش از مهر زال / از او دور شد رامش خورد و هال (فردوسی - ۱/۱۸۷)
صبر و شکیبایی، برای مثال گمان مبر که مرا بی تو جای هال بود / جز از تو دوست گرم، خون من حلال بود (دقیقی - ۹۸)
اتاقی در ساختمان که اتاق پذیرایی را به اتاق های خواب پیوند می دهد، سرسرا
در چوگان میله هایی نظیر دروازۀ فوتبال که با سنگ و گچ در کنارۀ میدان چوگان بازی درست می کردند
هل، درختی کوتاه با گل های ریز سفید شبیه گل باقلا که بیشتر در هندوستان به ثمر می رسد و از سه سالگی به بار می نشیند، میوۀ این درخت که کوچک صنوبری و به اندازۀ بند انگشت با پوست تیره رنگ و دانه های خوش بو که برای خوش بو ساختن برخی از خوراکی ها به کار می رود، شوشمیر، لاچی، قاقله، خیربوا، هیل
تصویری از هال
تصویر هال
فرهنگ فارسی عمید
هال
آرامش، سکون
تصویری از هال
تصویر هال
فرهنگ لغت هوشیار
هال
قرار، آرامش، صبر، میله های ساخته شده از سنگ و گچ در کناره های میدان چوگان بازی
تصویری از هال
تصویر هال
فرهنگ فارسی معین
هال
راهرو، سرسرا، تالار بزرگ که معمولاً به بخش های داخلی راه دارد
تصویری از هال
تصویر هال
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از هاله
تصویر هاله
(دخترانه)
حلقه نورانی سفید یا رنگی که گاهی گرد ماه یا خورشید دیده می شود (معرب از یونانی)
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از هاله
تصویر هاله
شخص فتنه انگیز، مفسد، بدذات
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از هاله
تصویر هاله
دایرۀ روشن که گاهی گرداگرد قرص ماه ظاهر می شود، شاهورد، شایورد، شادورد، سابود، خرمن ماه،
حلقۀ نورانی که در اطراف چیزی دیده می شود
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از هالک
تصویر هالک
هلاک شونده، نیست شونده، هلاک کننده، نیست کننده
فرهنگ فارسی عمید
خرمن ماه را گویند، حلقه و دایره باشد که بر گرد ماه بسبب بخارات ارضی پدید آید و گویند آن هاله علامت باران است
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از هالک
تصویر هالک
نیستگرای نیست شونده هلاک شده مرده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از هالی
تصویر هالی
ستاره دنباله دار منظومه شمسی با مدار گردشی برابر 76 سال
فرهنگ فارسی معین
تصویری از هاله
تصویر هاله
عدل، لنگه
فرهنگ فارسی معین
تصویری از هاله
تصویر هاله
((لِ))
خرمن ماه، دایره نورانی که گاه گاه گرداگرد ماه ظاهر می شود
فرهنگ فارسی معین
تصویری از هالو
تصویر هالو
ساده دل، خوش باور
فرهنگ فارسی معین
تصویری از هالک
تصویر هالک
((لِ))
هلاک شونده، نیست شونده
فرهنگ فارسی معین
تصویری از هالو
تصویر هالو
ساده دل، خوش باور
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از نهال
تصویر نهال
(دخترانه)
نهال، درخت یا درختچه نورس که تازه نشانده شده است
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از بهال
تصویر بهال
زناشویی، هم آغوشی گای
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جهال
تصویر جهال
جاهلان، نادانان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نهال
تصویر نهال
درخت تازه روییده یا تازه کاشته شده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از صهال
تصویر صهال
صهیل: پارسی تازی گشته شیهه شیهه اسپ
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نهال
تصویر نهال
درخت نونشانده، درخت نورسته
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جهال
تصویر جهال
((جُ هّ))
جمع جاهل، نادانان
فرهنگ فارسی معین
تصویری از نهال
تصویر نهال
((نِ))
درخت جوان نورسته
فرهنگ فارسی معین
تصویری از نهال
تصویر نهال
بستر، تشک، نهالی، برای مثال به روز جوانی بدین مایه سال / چرا خاک را برگزیدی نهال (فردوسی - ۶/۱۲۵ حاشیه)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از هالیوود
تصویر هالیوود
تپه های هالیوود (Hollywood) منطقه ای در لوس آنجلس ایالت کالیفرنیا و یکی از معروف ترین مناطق در جهان برای صنعت سینما و تولید فیلم است. این نام به عنوان نمادی از صنعت فیلم سازی و سینمای جهانی شناخته می شود. به طور خاص به ناحیه ای از این شهر که در آن بیشتر استودیوها، تولیدکنندگان، بازیگران، فیلم های سینمایی و تمامی جوانب مربوط به صنعت سینما و تلویزیون قرار دارند. هالیوود به عنوان مرکز فیلم سازی و تولید محتوای تلویزیونی بین المللی شناخته شده است و نمادی از فرهنگ و هنر سینما در سطح جهانی است.
فرهنگ اصطلاحات سینمایی
از لاتینی ناخنک از گیاهان ناخنک را گویند که اکلیل الملک نیز خوانده میشود
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از هاله وار
تصویر هاله وار
شایوردانه چنبروار بشکل حلقه ماه دایره وار حلقه وار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از هاله شدن
تصویر هاله شدن
بدور چیزی گرد شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از هاله زدن
تصویر هاله زدن
هاله افتادن: (تادرنیاید انجم وافلاک درنظر ازدود آه هاله بدورقمرزنم) (علی خراسانی)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از هاله بستن
تصویر هاله بستن
هاله افتادن: (تاخط بدورماه رخت هاله بسته است ازهاله مه بحلقه ماتم نشسته است) (صائب)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از هاله افتادن
تصویر هاله افتادن
ایجادشدن هاله دورماه یا چیزی دیگر: (ساغر می چون بکف می گیرد آن ماه تمام هاله می افتد بدور عارضش از خط جام) (معصوم تبریزی)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از هالوک
تصویر هالوک
مرگ موش، گل جالیزرا گویند که بعربی طوثوث و طراثیث خوانده میشود
فرهنگ لغت هوشیار