- هافهافو
در تداول، آری، در مقابل نه: یا ها یا نه، نه ها، نه، نه، نه ها گفت نه نه، یعنی هیچ نگفت:
پریرویان مه سیما سلامی ها علیکی نه
پریرویان مه سیما سلامی ها علیکی نه
معنی هافهافو - جستجوی لغت در جدول جو
- هافهافو
آنکه هاف هاف کند. یا پیر هافهافو. پیری که دندانهای او افتاده و مخارج حروف او بجا و درست نباشد
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
آنکه هاف هاف کند
پیر هاف هافو: کنایه از پیری که دندان هایش ریخته باشد و نتواند درست حرف بزند
پیر هاف هافو: کنایه از پیری که دندان هایش ریخته باشد و نتواند درست حرف بزند
آواز سگ و خاصه سگ پیر، هفهف، عفعف، عوعو، پارس، وغوغ، وغواغ، واغ واغ، وعوع، (یادداشت به خط مؤلف)، رجوع به پارس شود،
سگ در زبان اطفال، (یادداشت مؤلف)
سگ در زبان اطفال، (یادداشت مؤلف)
رجوع به هاو شود
(هََ)
لغت نامه دهخدا
بال مرغ سبک در پریدن. (منتهی الارب). بال تنک و شفاف. (از اقرب الموارد) ، پیراهن تنک شفاف، لاغر. (از منتهی الارب) ، باریک شکم، تشنه. (منتهی الارب) (اقرب الموارد)
آن که هاف هاف کند
پیر هاف هافو: پیری که دندان های او افتاده و مخارج حروف او به جا و درست نباشد
پیر هاف هافو: پیری که دندان های او افتاده و مخارج حروف او به جا و درست نباشد
