هاف هاف هاف هاف آواز سگ و خاصه سگ پیر، هَفهَف، عَفعَف، عوعو، پارس، وغوغ، وغواغ، واغ واغ، وعوع، (یادداشت به خط مؤلف)، رجوع به پارس شود، سگ در زبان اطفال، (یادداشت مؤلف) لغت نامه دهخدا
هاف هافو هاف هافو آن که هاف هاف کند پیر هاف هافو: پیری که دندان های او افتاده و مخارج حروف او به جا و درست نباشد فرهنگ فارسی معین
هاف هافو هاف هافو آنکه هاف هاف کندپیر هاف هافو: کنایه از پیری که دندان هایش ریخته باشد و نتواند درست حرف بزند فرهنگ فارسی عمید
لاف لاف لاف لاف خوردن آب ماست و غیره بدانگونه که از لبها آواز برآید چنانکه از دهان سگ بهنگام آب نوشیدن فرهنگ لغت هوشیار
هافهافو هافهافو آنکه هاف هاف کند. یا پیر هافهافو. پیری که دندانهای او افتاده و مخارج حروف او بجا و درست نباشد فرهنگ لغت هوشیار