جدول جو
جدول جو

معنی هارمونیم - جستجوی لغت در جدول جو

هارمونیم
(مُ یُ)
هارمنیم. گونه ای ابزار بادی موسیقی است که دارای صفحۀ کلید است به عبارت دیگر آلت موسیقی بدون لوله ای است که نی آزاد یا لوله های صوتی آزادی در آن تعبیه شده است.
هارمونیم و دستگاههای تکمیل شدۀ بعدی آن که در امریکا مرسوم است، به نام آلات بادی آزاد خوانده می شود. و نت های موسیقی بوسیلۀ زبانه ها یا (براس) که لغت فنی آن ویبراتر است (مرتعش کننده) تولید میشود. ویبراتر بر روی قالب مستطیل شکلی سوار شده است که به آسانی میتواند در وسط آن عقب و جلو برود. و لوله های هوا مانند ارگ های کلیسا بوسیلۀ یک سوراخ پوشیده شده و در هر ارتعاشی از یک سو ضربه ایجاد میگردد. ویبراتر توسط حرکت هوا با دمیدن های متوالی منظم میشود و بدین وسیله شدت آواز تعیین میگردد. تفاوت هارمونیم باارگ امریکایی این است که در اولی وسیلۀ هوا جریان را بسوی بالا میبرد، در حالی که در نوع اخیر جریان بطرف پایین سرازیر میشود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از هارمونیوم
تصویر هارمونیوم
ساز بادی کوچک شبیه ارگ که با انگشتان نواخته می شود
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از هارمونیک
تصویر هارمونیک
همساز، هماهنگ
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از هارمونی
تصویر هارمونی
هماهنگی اجزای مختلف مجموعه، در موسیقی هماهنگی و تناسب چندین صدا به صورتی که برای شنونده گوش نواز باشد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از هارمونیکا
تصویر هارمونیکا
ساز دهنی
فرهنگ فارسی عمید
(مُ)
در افسانه های یونان نام دختر آره و آفرودیت است. وی با کادموس ازدواج کرد و از وی دارای یک پسر به نام پولیدر و چهار دختر به نامهای اتونوئه، اینو، سمله و آگاو شد. هارمونی فن موسیقی را به یونان وارد کرده است
لغت نامه دهخدا
(رُ)
ده کوچکی است از دهستان گوغر بخش بافت شهرستان سیرجان، واقع در 34 هزارگزی شمال باختری بافت، سر راه مالرو گوغر به چهارطاق. ناحیه ای است کوهستانی، سردسیر و دارای 25 تن سکنه می باشد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 8)
لغت نامه دهخدا
نام زن موهومی در افسانه های یونان و گویا همسر هرمس بود و در زمرۀ ارباب انواع کبیر به شمار میرفت، کنایه ازتوازن عالم نیز بوده است. (از قاموس الاعلام ترکی)
لغت نامه دهخدا
(مُ یُ)
رجوع به هارمونیم شود
لغت نامه دهخدا
(مُ)
هارمنیکا. اصطلاح مخصوص ابزار موسیقی است که صدا در آنها با لرزاندن گیلاس های شیشه ای (زنگهای شیشه ای) به وجود می آید. اصل کلمه هارمنیکای شیشه ای از قرن هجدهم مصطلح شد که ابزارهای موسیقی به نام جامهای موسیقی متداول شد (در فرانسه وریلن) هارمنی شیشه ای مرکب از هجده جام (لیوان) آبجو بود که آنها را روی تخته پوشیده از پارچه می گذاشتند و در هر شیشه ای که می بایست آهنگ تغییر کند آب می ریختند و صدا از این راه ایجاد میشد که دور لبه های گیلاس انگشت تر میچرخید (گاهی هم با تکه های چوب به کنارهای لیوان میزدند) گلوک در تآتر کوچک هی مارکت واقع در لندن در آوریل سال 1746 میلادی کنسرتی داد و در آن با جامهای موسیقی بوسیلۀ ارکستر کامل کنسرتوی کاملی از آثار خود معرفی کرد. هنگامی که بنیامین فرانکلین در 1757 میلادی به لندن مسافرت کرد بسیار تحت تأثیر آلات موسیقی شیشه ای قرار گرفت. و در نتیجه هارمنیکای شیشه ای را در سال 1762 میلادی به وجود آورد. سالیان دراز این آلت مورد استفاده و اهمیت بسیار بود. موزار، بتهوون، نومان و هاسه آهنگهائی برای آن ساختند. و اشخاصی مانند مارین دیویس ومارینا کیرشگسنر از آن استقبال کردند و بعدها تحت تأثیر این آلت افرادی مانند کارل لئوپلد رولینگ هارمتیگای تازه ای با کلید نت در سال 1786 میلادی ایجاد کرد. دیگران نیز پس از وی هارمنیکاهایی جدید ابتکار کردند که تا امروز بسیاری از آنها از میان رفته است. کلمه هارمنیکا بر (آالینا) که نام یک ابزار موسیقی دهنی است نیز اطلاق میشود این ساز بوسیلۀ سر چارلز ویتستن در سال 1829 میلادی اختراع شد، و عبارت از چند لولۀ کوچک توخالی و آزاد است که هر یک جداگانه هواکش دارد و یک سر آن به دهن هارمنیکازن پیوسته می شود. همه این لوله ها از طرف دیگر به جعبۀ فلزی می پیوندد و آهنگ بوسیلۀ پس و پیش بردن آلت موسیقی در جلو دهان ایجاد می گردد و نتیجۀ آن آوازهای بسیار ساده است
لغت نامه دهخدا
(مُ)
آرمونی. درلغت بمعنای سازش و تناسب است و در اصطلاح موسیقی در فارسی هماهنگی را به جای آن به کار می برند و عبارت ازصداهای مختلفی است که در یک آن همگی به گوش رسد و با هم تناسب و ارتباط داشته باشد. دانش هارمونی ساختۀ فکر بشر نیست و اصل آن از طبیعت گرفته شده است. زیرا در طبیعت بعضی از آواها با هم متناسب و هماهنگ اندو برخی دیگر هیچ تناسبی با هم ندارند. پس بشر در آغاز این دانش را از طبیعت گرفته و درصدد تکمیل و تدوین آن برآمده، تا علمی جداگانه شده است. نخستین کنجکاوی انسان برای پیدا کردن ’هماهنگی’ آواها در قرون وسطی شروع شد و رفته رفته ترقی کرد تا در قرن هفدهم میلادی تدوین شد و موسیقیدان های بزرگ اروپایی قطعات موسیقی خود را بوسیلۀ تکمیل این فن پسندیده تر از ترکیبات سابق کردند. متأسفانه تا چند سال پیش، از این قسمت اثری در کشور ما دیده نمی شد و تنها نمایندۀ آن موسیقی نظامی بود. ولی هنوزهم مردم با آن آشنایی ندارند و گوشها طوری تربیت نشده است که بتواند چند آوا را با هم در آن واحد درک کند و لذت ببرد. تنها کسانی که موسیقی فرنگی زیاد شنیده اند بتدریج با ارکستر هماهنگ مأنوس شده اند. عنصر اصلی این دانش سازشها است و آنها چند نت مختلف اند که در یک آن با هم شنیده میشوند سازشها ممکن است از دویا سه یا چهار یا پنج صدای مختلف تشکیل شود و در این صورت به سازشهای دوصدایی و سه صدایی و پنج صدایی موسوم می شود هر یک از سازشها دارای چند نوت است که بایدبا هم نواخته شود. بهترین سازهایی که با آنها سازش خوب اجرا میشود پیانو و ارگ است. اگر هر یک از سازشهای فوق را با پیانو بزنیم و به صدایی که از آن برمیخیزد زمانی گوش کنیم بدین خواهیم رسید که این صداها چه رابطه ای دارند. و از اینکه انسان میتواند در یک آن چند صدا را با گوش خود بشنود لذت خاصی احساس می کنیم. سازشهای مختلف چون به دنبال یکدیگر شنیده شود بایدبا قاعده های مخصوصی تنظیم یافته باشد. پس هارمونی (هماهنگی) دانش ترکیب سازشها و قواعد ارتباط و اتصال آنهاست. (نظری به موسیقی روح اﷲ خالقی بخش 1 ص 149). این کلمه را در فارسی به صورت هارمنی هم می نویسند
لغت نامه دهخدا
قسمی ابزاری بادی موسیقی است که دارای صفحه کلید میباشد و بعبارت دیگر آلت موسیقی بدون لوله ایست که نی آزاد یا لوله های صوتی آزادی در آن تعبیه شده است
فرهنگ لغت هوشیار
فرانسوی جامساز، ساز دهنی ابزارهای موسیقی که صدا در آنها با لرزاندن گیلاسهای شیشه یی (زنگهای شیشه یی) تولید میشود. توضیح هارمونیکهای شیشه یی از قرن 18 م. مصطلح شده. در آن زمان ابزارهای موسیقی بنام جامهای موسیقی متداول شد، هارمونی شیشه یی مرکب از 18 جام (لیوان) آبجوبوده آنهارا روی تخته پوشیده از پارچه میگذاشتند و در هر شیشه ای که میبایست آهنگ تغییر کند آب میریختند و صدا از این راه ایجاد میشد که دور لبه های گیلاس انگشت تر میچرخید (گاهی هم با تکه های چوب بکنارهای لیوان میزدند) و بعدها این ابزار تکامل یافت، آلت موسیقی ذهنی که در سال 1892 م. توسط چارلز ویتستن اختراع شد و آن عبارت از چند لوله کوچک تو خالی و آزاد است که هر یک جداگانه هوا کش دارد و یک سر آن بدهان نوازنده هارمونیکا متصل است. همه این لوله ها از طرف دیگر به لبه فلزی می پیوندد. آهنگ بوسیله پس و پیش بردن آلت موسیقی در جلو دهان ایجاد می گردد و نتیجه آن آوازهای بسیار ساده است
فرهنگ لغت هوشیار
برازش هماهنگی صداهای مختلفی که همگی در یک آن بگوش رسد و با هم تناسب و ارتباط داشته باشد هماهنگی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از هارمونیک
تصویر هارمونیک
هم آهنگ انگلیسی هماهنگ همساز
فرهنگ لغت هوشیار
فرانسوی از لاتینی: هماساز گونه ای ساز بادی، هماهنگ قسمی ابزاری بادی موسیقی است که دارای صفحه کلید میباشد و بعبارت دیگر آلت موسیقی بدون لوله ایست که نی آزاد یا لوله های صوتی آزادی در آن تعبیه شده است
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از هارمونیک
تصویر هارمونیک
((مُ))
دارای هماهنگی (واژه فرهنگستان)
فرهنگ فارسی معین
تصویری از هارمونی
تصویر هارمونی
((مُ))
سازگاری اجزا با یکدیگر، هماهنگی (واژه فرهنگستان)
فرهنگ فارسی معین
تصویری از هورمونی
تصویر هورمونی
Hormonal
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از هورمونی
تصویر هورمونی
hormonal
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از هورمونی
تصویر هورمونی
荷尔蒙的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از هورمونی
تصویر هورمونی
homoni
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از هورمونی
تصویر هورمونی
호르몬의
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از هورمونی
تصویر هورمونی
hormonal
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از هورمونی
تصویر هورمونی
হরমোনাল
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از هورمونی
تصویر هورمونی
हार्मोनल
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از هورمونی
تصویر هورمونی
гормональный
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از هورمونی
تصویر هورمونی
ormonale
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از هورمونی
تصویر هورمونی
hormonell
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از هورمونی
تصویر هورمونی
hormonaal
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از هورمونی
تصویر هورمونی
гормональний
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از هورمونی
تصویر هورمونی
hormonalny
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از هورمونی
تصویر هورمونی
hormonal
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از هورمونی
تصویر هورمونی
hormonal
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از هورمونی
تصویر هورمونی
ホルモンの
دیکشنری فارسی به ژاپنی