جدول جو
جدول جو

معنی هارت - جستجوی لغت در جدول جو

هارت
سالمون آلکساندر، نقاش انگلیسی که در سال 1806 میلادی در پلیمث متولد شد، و در سال 1881 در لندن درگذشت، در آغاز به مینیاتور دلبستگی پیدا کرد، سپس به ساختن صحنه های تاریخی پرداخت، در سال 1840 میلادی به عضویت آکادمی پذیرفته شد ودر سال 1841 میلادی مسافرتی به ایتالیا کرد، در سال 1855 میلادی به جای لسلی استاد نقاشی آکادمی روایال شد، این هنرمند بر تصور نیرومند خویش مهارتی عظیم افزوده است، از پرده های جالب وی ’آنا’، ’مادر ساموئل’، ’کشیش بزرگ الی’ و ’مرگ الهامی’ را میتوان نام برد
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از طهارت
تصویر طهارت
پاک شدن، پاکی، پاکیزگی، وضو، استنجا
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از جهارت
تصویر جهارت
بلند شدن و اوج گرفتن آواز و صدا
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مهارت
تصویر مهارت
ماهر بودن در کاری، استادی، زیرکی، چابکی و زبردستی در کار
فرهنگ فارسی عمید
(تِ)
گیوم شوالیه دو. زبانشناس اتریشی که در سال 1839 میلادی در هوف (مراوی) متولد شد و در سال 1907 میلادی در وین درگذشت. در وین استاد زبانشناسی بود. آثار زیر از اوست: مطالعات همری (1871- 1874) ، مطالعاتی درباره دموستن (1877- 1878) و مطالعاتی درباره حقوق مدنی آتنی و منابع آن (1878)
لغت نامه دهخدا
هربرت (هامیلتون) (1879-1941 میلادی)، آهنگساز و رهبر ارکستر ایرلندی ’هاله ارکستر’ در طی سالهای 1920-1933 میلادی و مصنف سمفونی به نام ایرلند ویک ویولون کنسرتو، کانتات و مقدار زیادی آواز و ... و همچنین پیانیست و ارگ نواز بود و نیز چند قطعه معروف از آثار هندل را به صورت کاملاً تازه و بدیع برای ارکستر تنظیم نموده است
ژرژلویی، عالم کشاورزی آلمان که به سال 1764 میلادی در گلادنباخ نزدیک ماربورگ متولد شد و در سال 1837 در برلن درگذشت، آثار عمده اش عبارتند از: دستور نگهداری جنگلها (1781) و آزمایش های طبیعی درباره بازده بین نیروی مولد حرارت و وزن چوب جنگلهای آلمان (1814)
لغت نامه دهخدا
بلند آوازی اوگ گرفتن آوا، خوشنمایی -1 بلند شدن و اوج گرفتن آواز، زیبایی قد و منظر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از طهارت
تصویر طهارت
پاک گردانیدن، پاکی، پاک شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ظهارت
تصویر ظهارت
قوی پشت شدن، محکم شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مهارت
تصویر مهارت
زیرکی، استادی، حذاقت، زبردستی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مهارت
تصویر مهارت
((مَ رَ))
چیره دستی، توانایی در کار
فرهنگ فارسی معین
تصویری از طهارت
تصویر طهارت
((طَ رَ))
پاک گردیدن، غسل کردن، وضو گرفتن، پاکی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از جهارت
تصویر جهارت
((جَ رَ))
آشکار کردن، بلند کردن آواز، کسی را رویارو و بی حجاب دیدن، جنگ تن به تن کردن، آشکارا، جهار
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مهارت
تصویر مهارت
ورزه، چیرگی، زبردستی، چیره دستی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از مهارت
تصویر مهارت
Adeptness, Prowess, Skill, Virtuosity
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از مهارت
تصویر مهارت
compétence, prouesse, virtuosité
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از مهارت
تصویر مهارت
ustalık, beceri
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از مهارت
تصویر مهارت
مہارت , مہارت
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از مهارت
تصویر مهارت
ความชำนาญ , ความสามารถ , ทักษะ , ความเชี่ยวชาญ
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از مهارت
تصویر مهارت
ustadi, ujuzi
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از مهارت
تصویر مهارت
熟練 , 優れた能力 , スキル , 技巧
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از مهارت
تصویر مهارت
熟练 , 技艺 , 技能 , 精湛技艺
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از مهارت
تصویر مهارت
מיומנות , מְיוּמָנוּת
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از مهارت
تصویر مهارت
숙련도 , 솜씨 , 기술 , 기교
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از مهارت
تصویر مهارت
zręczność, umiejętność, wirtuozeria
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از مهارت
تصویر مهارت
keahlian, keterampilan, kepiawaian
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از مهارت
تصویر مهارت
निपुणता , कौशल , निपुणता
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از مهارت
تصویر مهارت
abilità, virtuosismo
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از مهارت
تصویر مهارت
destreza, habilidad, virtuosismo
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از مهارت
تصویر مهارت
bekwaamheid, vaardigheid, virtuositeit
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از مهارت
تصویر مهارت
вправність , майстерність , майстерність , віртуозність
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از مهارت
تصویر مهارت
умение , мастерство , умение , виртуозность
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از مهارت
تصویر مهارت
Geschicklichkeit, Können, Fähigkeit, Virtuosität
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از مهارت
تصویر مهارت
habilidade, destreza, virtuosidade
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از مهارت
تصویر مهارت
দক্ষতা , দক্ষতা , দক্ষতা , কুশলতা
دیکشنری فارسی به بنگالی