معنی مهارت
مهارت
((مَ رَ))
چیره دستی، توانایی در کار
تصویر مهارت
فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با مهارت
مهارت
مهارت
ورزه، چیرگی، زبردستی، چیره دستی
فرهنگ واژه فارسی سره
مهارت
مهارت
ماهر بودن در کاری، استادی، زیرکی، چابکی و زبردستی در کار
فرهنگ فارسی عمید
مهارت
مهارت
زیرکی، استادی، حذاقت، زبردستی
فرهنگ لغت هوشیار
مهارت
مهارت
Adeptness, Prowess, Skill, Virtuosity
دیکشنری فارسی به انگلیسی
مهارت
مهارت
habilidade, destreza, virtuosidade
دیکشنری فارسی به پرتغالی
مهارت
مهارت
Geschicklichkeit, Können, Fähigkeit, Virtuosität
دیکشنری فارسی به آلمانی
مهارت
مهارت
zręczność, umiejętność, wirtuozeria
دیکشنری فارسی به لهستانی
مهارت
مهارت
умение , мастерство , умение , виртуозность
دیکشنری فارسی به روسی
مهارت
مهارت
вправність , майстерність , майстерність , віртуозність
دیکشنری فارسی به اوکراینی