جدول جو
جدول جو

معنی هاتف - جستجوی لغت در جدول جو

هاتف
(پسرانه)
سروش، نوا دهنده ای که صدایش شنیده شود اما خودش دیده نشود، نام شاعر معروف قرن دوازدهم، هاتف اصفهانی
تصویری از هاتف
تصویر هاتف
فرهنگ نامهای ایرانی
هاتف
آوازکننده ای که صدایش شنیده شود و خودش دیده نشود، آوازدهنده
تصویری از هاتف
تصویر هاتف
فرهنگ فارسی عمید
هاتف
آواز دهنده، خواننده، بانگ دهنده
تصویری از هاتف
تصویر هاتف
فرهنگ لغت هوشیار
هاتف
((تِ))
آواز دهنده، آواز کننده
تصویری از هاتف
تصویر هاتف
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از ناتف
تصویر ناتف
شکرینه نوعی حلواکه آنرا از بادام یاجوز سازند شکرینه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از هادف
تصویر هادف
در آینده، بیگانه: مرد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از هاتن
تصویر هاتن
بارنده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از هاتک
تصویر هاتک
پرده در پرده درنده پرده در: (نخواست که خارق آن حشت و هاتف آن پرده او باشد) یا هاتک استار پرده در
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از هاتک
تصویر هاتک
((تِ))
پرده درنده، پرده در
فرهنگ فارسی معین
تصویری از هات
تصویر هات
هات در فارسی بده، بیار بده (ای مرد)، بیار: (گربخواهی تابدانی گوش دار ور بدانی گوش من زی تست هات خ) (ناصر خسرو)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از هتف
تصویر هتف
بانگ کردن آوای بلند -1 بانگ کردن، بانگ زنی، آوازبلند بانگ سخت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از هتف
تصویر هتف
((هَ))
بانگ کردن، آواز بلند
فرهنگ فارسی معین
تصویری از هاتف القلب
تصویر هاتف القلب
آوای درون آوای دل
فرهنگ لغت هوشیار