- هائد
- پتت گر (پتت: توبه)
معنی هائد - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
هایده در فارسی مونث هائد و نامی برای زنان
دور کننده
جاسوس
زیاد شوند، اضافه
مهتر قوم
شکاری، صید کننده
صید کننده، شکار کننده
جنبنده و جوشنده، جوشش و خشم، حیوان نری که برای ماده برانگیخته شده باشد
جلودار، پیشوا، سردار، فرمانده سپاه
ترساننده، کسی یا چیزی که دیگری را بترساند
ویژگی آنچه ضرورت ندارد، غیرضروری، فزون، فراوان، اضافه
بازگردنده، زیارت کننده بیمار، عیادت کننده
نادرست نویسی فاید (حتی در زبان تازی) خداوند است و میر و میر زاده ز عهد عصر آدم فاید اکنون
پیشوا، رهبر، راهبر، پیشرو، عصاکش، جلودار، سردار
تنبل کار (تنبل مکر و حیلت باشد) ترفندگر مکار حیله گر
گیج در یازده، کج خم
شیفته، سر گشته، سخت تشنه
ترساننده، ترس آور
هایج در فارسی جوشنده، خشمنده جوشنده، جوشش خشم وغضب
ترسان، بیمناک
خوابیده، شب زنده دار
مهتر قوم، سرور قوم