معنی زائد
زائد
ویژگی آنچه ضرورت ندارد، غیرضروری، فزون، فراوان، اضافه
تصویر زائد
فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با زائد
زائد
زائد
زیاد شوند، اضافه
فرهنگ لغت هوشیار
ذائد
ذائد
دور کننده
فرهنگ لغت هوشیار
قائد
قائد
رهبر، پیشوا، پیش رو، ستاره ای در صورت فلکی دب اکبر
فرهنگ نامهای ایرانی
زاید
زاید
فزون
فرهنگ واژه فارسی سره
زاهد
زاهد
پارسا
فرهنگ واژه فارسی سره
رائد
رائد
جاسوس
فرهنگ لغت هوشیار
زائو
زائو
زنی که تازه زاییده زاج زاچ
فرهنگ لغت هوشیار
زائل
زائل
بر طرف شونده
فرهنگ لغت هوشیار
زائق
زائق
رنگ کار رنگرز
فرهنگ لغت هوشیار