جدول جو
جدول جو

معنی نیلگونه - جستجوی لغت در جدول جو

نیلگونه
(نَ / نِ)
به رنگ نیل. نیلی رنگ. کبود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از نیلگون
تصویر نیلگون
(دخترانه)
نیل (سنسکریت) + گون (فارسی) به رنگ نیل، کبود، لاجوردی
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از نیلگون
تصویر نیلگون
کبودرنگ، به رنگ نیل
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از والگونه
تصویر والگونه
سرخاب، گرد یا مادۀ سرخ رنگی که زنان به گونه های خود می مالند، گلگونه، غازه، غنج، غنجر، غنجار، غنجاره، گنجار، آلگونه، آلغونه، بلغونه، غلغونه، گلگونه، گلغونه، ولغونه، لغونه، بهرامن
فرهنگ فارسی عمید
(گو نَ / نِ)
به این نحو. این نحو. این قبیل:
بر اینگونه تا بر که آید شکن
شدندی سپاه دو شاه انجمن.
فردوسی.
گاه گفتند قصد کرمان و عراق میداریم از اینگونه تقریبها و تلبیسها میساختند. (تاریخ بیهقی)
لغت نامه دهخدا
(نَ / نِ)
سوداوی. عصبی. تندخوی. (حاشیۀ برهان چ معین) : منصور بن اسحاق را برادرزاده ای بود برنا و تیزگونه گفت: ما سرای و جماع از خراسان نیاورده ایم و مال کم از آن نستانیم که بیستگانی ما باشد. (تاریخ سیستان از حاشیۀ برهان ایضاً). رجوع به تیز و دیگر ترکیبهای آن شود
لغت نامه دهخدا
به رنگ نیل، کبود، لاجوردی، آسمانگون، (ناظم الاطباء)، آبی تند، آبی سیر، ادکن، نیل فام، نیل رنگ:
هوا گشت چون چادر نیلگون
زمین هم به کردار دریای خون،
فردوسی،
بپوشید پس جامۀ نیلگون
همان نیلگون غرق گشته به خون،
فردوسی،
سپیده چو بر چرخ لشکر کشید
شب نیلگون دامن اندرکشید،
فردوسی،
برآمد پیل گون ابری ز روی نیلگون دریا
چو رای عاشقان گردان چو طبع بی دلان شیدا،
فرخی،
هوا به رنگ نیلگون یکی قبا
شهاب بند سرخ بر قبای او،
منوچهری،
شاخ بنفشه باز چو زلفین دوست گشت
افکند نیلگون به سرش معجر کتان،
اسدی،
در او شش ستون خیمۀ نیلگون
ز سیمش همه میخ و از زر ستون،
اسدی،
چو دریاست این گنبد نیلگون
زمین چون جزیره میان اندرون،
اسدی،
باقی است روح کردۀ یزدان و جسم تو
فانی است زآنکه کردۀ این نیلگون رحاست،
ناصرخسرو،
خود چنین برشد بلند از ذات خویش
خیر خیر این نیلگون بی در کلات،
ناصرخسرو،
چیزی همی عجب تر از این در چه بایدت
بسته به بند سخت در این نیلگون کره،
ناصرخسرو،
گردون پیر گشت مرید کمال او
پوشید از ارادتش این نیلگون وطا،
خاقانی،
چون سیب نخلبند بریزد به سوک او
زرین ترنج فلکه این نیلگون خیام،
خاقانی،
بنفشه نیلگون و لاله دلسوز
نقاب گل ربوده باد نوروز،
نظامی،
شب و روز ازین پردۀ نیلگون
بسی بازی چابک آرد برون،
نظامی،
ز بس پیل کآمد به چالش برون
شد از پای پیلان زمین نیلگون،
نظامی،
بطانۀ نیلگون از اجزاء غبار بر ظهارۀ کحلی فرودوختند، (ترجمه تاریخ یمینی ص 267)،
- نیلگون پرده، نیلگون وطا، کنایه از آسمان است:
در آن ماند کاین پردۀ نیلگون
چه بازی شب از پرده آرد برون،
نظامی،
- نیلگون پرده ها، کنایه از آسمان ها است، (انجمن آرا) (برهان قاطع)،
- نیلگون چرخ، کنایه از آسمان است،
- نیلگون چادر، کنایه از آسمان است:
چو خورشید از آن چادر نیلگون
غمی شد بدرید و آمد برون،
فردوسی،
- نیلگون حصار، کنایه از آسمان است،
- نیلگون خیام، کنایه از آسمانها، (برهان قاطع) (آنندراج)،
رو که ز میخ سرای پردۀ قدرت
فلکۀ این نیلگون خیام برآمد،
خاقانی،
- نیلگون رحا (رحی)، آسیای کبود،
-، کنایه از آسمان است:
باقی است روح کردۀ یزدان و جسم تو
فانی است زآنکه کردۀ این نیلگون رحاست،
ناصرخسرو،
- نیلگون گنبد، کنایه از آسمان است،
- نیلگون وطا، کنایه از آسمان است، (از برهان) :
گردون پیر گشت مرید کمال او
پوشید بر ارادتش این نیلگون وطا،
خاقانی
لغت نامه دهخدا
تصویری از والگونه
تصویر والگونه
والغونه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نیلگون
تصویر نیلگون
لاجوردی، کبود
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نیلگون
تصویر نیلگون
((نِ))
لاجوردی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از والگونه
تصویر والگونه
((نَ یا نِ))
آلگونه، سرخاب
فرهنگ فارسی معین
تصویری از هیچگونه
تصویر هیچگونه
هیچ وجه
فرهنگ واژه فارسی سره
آبی، ارزق، اغبر، کبود، کبود، نیلی، نیل فام
فرهنگ واژه مترادف متضاد
تصویری از پنیرگونه
تصویر پنیرگونه
جبنيٌّ
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از پنیرگونه
تصویر پنیرگونه
Cheesiness
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از پنیرگونه
تصویر پنیرگونه
goût de fromage
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از پنیرگونه
تصویر پنیرگونه
奶酪味
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از پنیرگونه
تصویر پنیرگونه
チーズ風味
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از پنیرگونه
تصویر پنیرگونه
сырность
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از پنیرگونه
تصویر پنیرگونه
käsigkeit
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از پنیرگونه
تصویر پنیرگونه
پنیر جیسا
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از پنیرگونه
تصویر پنیرگونه
পনীরের স্বাদ
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از پنیرگونه
تصویر پنیرگونه
ladha ya jibini
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از پنیرگونه
تصویر پنیرگونه
peynirlik
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از پنیرگونه
تصویر پنیرگونه
치즈 맛
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از پنیرگونه
تصویر پنیرگونه
טעם גבינה
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از پنیرگونه
تصویر پنیرگونه
smak sera
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از پنیرگونه
تصویر پنیرگونه
पनीरपन
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از پنیرگونه
تصویر پنیرگونه
rasa keju
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از پنیرگونه
تصویر پنیرگونه
รสชีส
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از پنیرگونه
تصویر پنیرگونه
kaassmaak
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از پنیرگونه
تصویر پنیرگونه
смаковість сиру
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از پنیرگونه
تصویر پنیرگونه
sabor a queso
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از پنیرگونه
تصویر پنیرگونه
sapore di formaggio
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از پنیرگونه
تصویر پنیرگونه
sabor a queijo
دیکشنری فارسی به پرتغالی