جدول جو
جدول جو

معنی نیایشگر - جستجوی لغت در جدول جو

نیایشگر
نیایش کننده، ستایش کننده
تصویری از نیایشگر
تصویر نیایشگر
فرهنگ فارسی عمید
نیایشگر
(یِ گَ)
نیایش کن. دعاگو. دعاکن. ستایشگر:
بدو گفت ما بندگان توایم
نیایشگر پاک جان توایم.
فردوسی
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(یِ گَ)
عمل نیایشگر. رجوع به نیایشگر شود:
نیایشگریها فزون گشتشان
ستایش ز اندازه بگذشتشان.
شمسی (یوسف و زلیخا).
- نیایشگری کردن، ستایش کردن. پرستش و عبادت کردن:
نشست و نیایشگری کرد چند
بدان خال فرخ پی ارجمند.
شمسی (یوسف و زلیخا).
شه از خواب دوشینه سر برگرفت
نیایشگری کردن از سر گرفت.
نظامی
لغت نامه دهخدا
(نُ / نِ / نَ یِ گَ)
نمایش دهنده، بازیگر تآتر. هنرپیشه
لغت نامه دهخدا
(یِ گَهْ)
نیایشگاه. نیایشخانه. عبادتگاه. معبد:
برهمن چنین گفت کاین جایگاه
نیایشگه ماست در سال و ماه.
اسدی
لغت نامه دهخدا
تصویری از پیرایشگر
تصویر پیرایشگر
زینت دهنده، دباغ
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ستایشگر
تصویر ستایشگر
آنکه کسی را بستاید
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اندایشگر
تصویر اندایشگر
استاد گچ کار، انداییدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آرایشگر
تصویر آرایشگر
آنکه آرایش کند آراینده سلمانی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پیمایشگر
تصویر پیمایشگر
اندازه گیر، مساح، مهندس
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نیایشگه
تصویر نیایشگه
عبادتگاه، معبد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ستایشگر
تصویر ستایشگر
مداح
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از ویرایشگر
تصویر ویرایشگر
ادیتور
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از نمایشگر
تصویر نمایشگر
عرضٌ
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از نمایشگر
تصویر نمایشگر
Exhibitor
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از نمایشگر
تصویر نمایشگر
exposant
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از نمایشگر
تصویر نمایشگر
exposant
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از نمایشگر
تصویر نمایشگر
نمائش کنندہ
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از نمایشگر
تصویر نمایشگر
expositor
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از نمایشگر
تصویر نمایشگر
expositor
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از نمایشگر
تصویر نمایشگر
wystawca
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از نمایشگر
تصویر نمایشگر
экспонент
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از نمایشگر
تصویر نمایشگر
מציג
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از نمایشگر
تصویر نمایشگر
ผู้แสดง
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از نمایشگر
تصویر نمایشگر
Aussteller
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از نمایشگر
تصویر نمایشگر
出展者
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از نمایشگر
تصویر نمایشگر
展览者
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از نمایشگر
تصویر نمایشگر
monyesho
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از نمایشگر
تصویر نمایشگر
전시자
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از نمایشگر
تصویر نمایشگر
експонент
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از نمایشگر
تصویر نمایشگر
peserta pameran
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از نمایشگر
تصویر نمایشگر
প্রদর্শক
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از نمایشگر
تصویر نمایشگر
प्रदर्शक
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از نمایشگر
تصویر نمایشگر
espositore
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از نمایشگر
تصویر نمایشگر
sergileyici
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی