جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با ویرایشگر

پیرایشگر

پیرایشگر
پیراینده. که پیراید. که زینت دهد، حلاق، دباغ. رجوع به پیراستن شود
لغت نامه دهخدا

ویران گر

ویران گر
خراب کننده منهدم کننده، پایمال کننده، مفسد، مهلک
ویران گر
فرهنگ لغت هوشیار

ویران گر

ویران گر
ویران کن. ویران کننده:
ای خنک آن را کز این ملکت بجَست
که اجل این ملک را ویران گر است.
مولوی.
برآمد ز ویران گران غلغله
فکندند در بام و در زلزله.
هاتفی (از آنندراج).
، غارتگر، مفسد، مهلک. (فرهنگ فارسی معین)
لغت نامه دهخدا