جدول جو
جدول جو

معنی نچیز - جستجوی لغت در جدول جو

نچیز(نَ)
ناچیز. لاشی ٔ:
جان پرمایه همی چون بفروشی به نچیز
چیز پرمایه همان به که به ارزان ندهی.
ناصرخسرو.
، معدوم. فانی. عدم:
مپندار جان را که گردد نچیز
که هرگز نچیز او نگردد بنیز.
اسدی.
در تمام معانی رجوع به ناچیز شود
لغت نامه دهخدا
نچیز
ناچیزچیزی اندک، معدوم فانی
تصویری از نچیز
تصویر نچیز
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از ناچیز
تصویر ناچیز
اندک، کم، بی ارزش
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از نخیز
تصویر نخیز
ناکس، خسیس و فرومایه، پست
کمینگاه، نخیزگاه
تخمدان
جایی که در آن نهال کاشته باشند که بعد جا به جا کنند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از هچیز
تصویر هچیز
هیچ چیز، چیزی: (چون درمدت ده سال هچیز ازانواع علم وحکمت نیاموخت (شاهزاده) وطبع او تعلیم وتلقین نپذیرفت)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نفیز
تصویر نفیز
هموشت (همرقص پای رقص)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نخچیز
تصویر نخچیز
نوردیده، پیچیده، در هم گشته
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نزیز
تصویر نزیز
خواهان، ورنمند (شهوتی)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نخیز
تصویر نخیز
خسیس
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ناچیز
تصویر ناچیز
بی مقدار، پست و ناقابل، فرومایه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پچیز
تصویر پچیز
کهین، کمترین، احقر، اصغر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نجیز
تصویر نجیز
انجام یافته درد بی درمان، ریمناک پلید
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ناچیز
تصویر ناچیز
بی ارزش، بی بها، ناکس، فرومایه
فرهنگ فارسی معین
تصویری از نخیز
تصویر نخیز
((نَ))
فرومایه، نادان
فرهنگ فارسی معین
تصویری از نخیز
تصویر نخیز
کمین، زمینی که در آن نهال بکارند تا بعد جابه جا کنند
فرهنگ فارسی معین
تصویری از نویز
تصویر نویز
((نُ یْ))
صدای بیش از حد هواگرد که موجب آزار باشد، سر و صدا (واژه فرهنگستان)
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ناچیز
تصویر ناچیز
مختصر
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از ناچیز
تصویر ناچیز
Measly, Negligibly, Paltry
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از ناچیز
تصویر ناچیز
insignifiant, de manière négligeable, dérisoire
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از ناچیز
تصویر ناچیز
insignificante
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از ناچیز
تصویر ناچیز
তুচ্ছ , নগণ্যভাবে , তুচ্ছ
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از ناچیز
تصویر ناچیز
ちっぽけな , ごくわずかに , 些細な
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از ناچیز
تصویر ناچیز
微不足道的 , 可忽略地
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از ناچیز
تصویر ناچیز
hafifu, kidogo sana, kidogo
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از ناچیز
تصویر ناچیز
하찮은 , 사소하게 , 사소한
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از ناچیز
تصویر ناچیز
önemsiz, önemsizce
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از ناچیز
تصویر ناچیز
insignificante, trascurabilmente
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از ناچیز
تصویر ناچیز
तुच्छ , नगण्य रूप से
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از ناچیز
تصویر ناچیز
insignificante, insignificativamente, mezquino
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از ناچیز
تصویر ناچیز
winzig, vernachlässigbar, geringfügig
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از ناچیز
تصویر ناچیز
onbeduidend, verwaarloosbaar
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از ناچیز
تصویر ناچیز
незначний , незначно , незначний
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از ناچیز
تصویر ناچیز
ничтожный , незначительно , ничтожный
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از ناچیز
تصویر ناچیز
drobny, nieistotnie, nieistotny
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از ناچیز
تصویر ناچیز
חסר ערך , זניח , חסר ערך
دیکشنری فارسی به عبری