جدول جو
جدول جو

معنی نوگوران - جستجوی لغت در جدول جو

نوگوران
(نَ دَ)
دهی است از دهستان آیدغمش بخش فلاورجان شهرستان اصفهان، در 24 هزارگزی جنوب غربی فلاورجان و یک هزارگزی مغرب جادۀ فلاورجان به پل گره واقع است و 1328 تن سکنه دارد. آبش از قنات و زاینده رود، محصولش غلات و برنج و پنبه، شغل مردمش زراعت و گله داری و کرباس بافی است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 10)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از ناگزران
تصویر ناگزران
آنچه یا آنکه وجود آن ضروری یا چاره ناپذیر است، موقعیتی که خروج از آن میسر نیست یا تنها یک راه در پیش رو وجود دارد، لامحاله، به ناچار، چار و ناچار، ناکام و کام، ناگزر، ناگزیر، لاعلاج، لابد، خوٰاه ناخوٰاه، ناگزرد، ناچار، به ضرورت، کام ناکام، لاجرم، خوٰاهی نخوٰاهی، خوٰاه و ناخوٰاه
فرهنگ فارسی عمید
(نَ)
دهی است از دهستان حومه بخش مرکزی شهرستان فومن در یک هزارگزی جنوب فومن. در جلگۀ معتدل هوای مرطوبی واقع است و 123 تن سکنه دارد. آبش از گازرودبار. محصولش برنج و ابریشم و چای و توتون سیگار، شغل مردمش زراعت است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 2)
لغت نامه دهخدا
(اَ)
دهی از بخش ماه نشان شهرستان زنجان است که 488 تن سکنه دارد. آب آن از رود خانه قشلاجوق و محصول آنجا غلات، و میوه است. این ده مرکز دهستانی به همین نام است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2) ، نوعی از ناز غریبه که شهوت را برانگیزد. (آنندراج) :
ز اندام ایاز شوخ خونریز
مقشر می کندبادام انگیز.
زلالی (از آنندراج).
، برانگیخته. بلندساخته. برخیزانیده. (از برهان قاطع) (از آنندراج) (از انجمن آرا) ، حرکت قوت شهویه. (آنندراج) (انجمن آرا) ، در ترکیب بجای نعت فاعلی (انگیزنده) می نشیند: آتش انگیز، آرزوانگیز، آشوب انگیز، ابرانگیز (جنگل ابرانگیز) ، اسرارانگیز، اسف انگیز، اشتهاانگیز، بادانگیز (نفاخ) ، بارانگیز، بهجت نگیز، بیم انگیز، تب انگیز، ترس انگیز، حزن انگیز، حسدانگیز، حسرت انگیز، حیرت انگیز، خاطرانگیز، خشم انگیز، خصومت انگیز، خیال انگیز، دشمن انگیز، دل انگیز، دوست انگیز (که بود از پدر دوست انگیزتر. نظامی) ، دولت انگیز، دهشت انگیز، راحت انگیز، رأفت انگیز، رشگ انگیز، رعب انگیز، رغبت انگیز، رقت انگیز، روح انگیز، رونق انگیز، سپاه انگیز، سرعت انگیز، سرورانگیز، شادی انگیز، شب انگیز، شرانگیز، شرم انگیز، شفقت انگیز، شکارانگیز، شگفت انگیز، شماتت انگیز، شورانگیز، شهوت انگیز، طرب انگیز، عبرت انگیز، عشق انگیز، غبارانگیز، غضب انگیز، غم انگیز، فرح انگیز، فسادانگیز، گردانگیز، غیرت انگیز، فتنه انگیز، گمان انگیز، لشکرانگیز، مسرت انگیز، ملال انگیز، ملالت انگیز، ملامت انگیز، ملک انگیز، مهرانگیز، نخچیرانگیز، نخوت انگیز، نشاطانگیز، نفخ انگیز، نفرت انگیز، وحشت انگیز، وهم انگیز، هراس انگیز، هول انگیز، هیجان انگیز. رجوع به همین کلمات در جای خود شود
لغت نامه دهخدا
(خوَرْ / خُرْ وَ)
مغرب. خوربران. (یادداشت بخط مؤلف)
لغت نامه دهخدا
(اَ)
نام رستنی باشد. (آنندراج) ، بلندشده. (ناظم الاطباء). افراخته شده. (ناظم الاطباء). بر پا شده: پسر دانست که دل آویختۀ اوست و این گرد بلا انگیختۀ او. سعدی (گلستان).
- انگیخته کردن، برپا کردن: قصد آن دارد که پل تباه کند تا لب آب بگیرد و فسادی کند انگیخته بس بزرگ. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 578).
، تحریک شده. (ناظم الاطباء). برشورانیده. شورانیده شده. (ناظم الاطباء) ، مبعوث. (یادداشت مؤلف) ، جهانیده. (آنندراج) (فرهنگ فارسی معین) ، برجسته. (یادداشت مؤلف). برآمده. برجسته. مجسمه مانند: نقاش چابک دست از قلم صورتها انگیزد و بپردازد چنانکه بنظر انگیخته نماید و مسطح باشد و دیگری مسطح نماید و انگیخته باشد. (کلیله و دمنه). تماثیل جمع تمثال باشد و هو تفعال من المثال والمثل مرادصورت انگیخته است. (تفسیر ابوالفتوح رازی ج 4 ص 357)، لعبت. بت. (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا
ضروری لازم: شه ناگزر انست چو جان در بدن ملک یارب تو نگهدار مرین ناگزران را. (انوری)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نوداران
تصویر نوداران
پولی که بعنوان انعام بشاگردان اصناف دهند، مژدگانی، صله
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ناگذران
تصویر ناگذران
آنچه که نگذردظنچه که عبورنکند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ناگواران
تصویر ناگواران
ناگوارامقابل گواران
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نوداران
تصویر نوداران
نودران، نودرانه، انعام، شاگردانه
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ناموران
تصویر ناموران
اعلام
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از نوآورانه
تصویر نوآورانه
مبتکرانه
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از نوآورانه
تصویر نوآورانه
إبداعيٌّ
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از نوآورانه
تصویر نوآورانه
Innovative
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از نوآورانه
تصویر نوآورانه
innovant
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از نوآورانه
تصویر نوآورانه
创新的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از نوآورانه
تصویر نوآورانه
革新的な
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از نوآورانه
تصویر نوآورانه
جدید
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از نوآورانه
تصویر نوآورانه
חדשני
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از نوآورانه
تصویر نوآورانه
นวัตกรรม
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از نوآورانه
تصویر نوآورانه
혁신적인
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از نوآورانه
تصویر نوآورانه
bunifu
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از نوآورانه
تصویر نوآورانه
नवोन्मेषी
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از نوآورانه
تصویر نوآورانه
yenilikçi
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از نوآورانه
تصویر نوآورانه
inovatif
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از نوآورانه
تصویر نوآورانه
উদ্ভাবনী
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از نوآورانه
تصویر نوآورانه
innovativo
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از نوآورانه
تصویر نوآورانه
innovatief
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از نوآورانه
تصویر نوآورانه
інноваційний
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از نوآورانه
تصویر نوآورانه
инновационный
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از نوآورانه
تصویر نوآورانه
innowacyjny
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از نوآورانه
تصویر نوآورانه
innovador
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از نوآورانه
تصویر نوآورانه
inovador
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از نوآورانه
تصویر نوآورانه
innovativ
دیکشنری فارسی به آلمانی