- نونکه
قرقره
معنی نونکه - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
لرزنده، جنبنده، کنایه از تیزفهم، برای مثال هیچ مبین سوی او به چشم حقارت / زان که یکی جلد گربز است و نونده (یوسف عروضی - شاعران بی دیوان - ۳۵۰ حاشیه)
(نَ)
لغت نامه دهخدا
ماهی. (منتهی الارب). سمکه. (متن اللغه) (اقرب الموارد) ، چاهک زنخ کودک. (منتهی الارب) (از متن اللغه) (از اقرب الموارد). چاه زنخ. (مهذب الاسماء) (ناظم الاطباء) ، کلمه صواب. (متن اللغه). الکلمه من الصواب. (متن اللغه) (اقرب الموارد)
(لِ)
لغت نامه دهخدا
دهی است از دهستان آبسرده از بخش چقلوندی شهرستان خرم آباد، در 18 هزارگزی شمال چقلوندی و 9 هزارگزی مغرب جادۀ چقلوندی به بروجرد، در منطقۀ کوهستانی سردسیری واقع است و 120 تن سکنه دارد. آبش از چشمۀ سراب، محصولش غلات و صیفی و لبنیات و پشم، شغل مردمش زراعت و گله داری و پلاس بافی و فرش بافی است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
(فَ ءَ)
لغت نامه دهخدا
سخت گرفتن غریم را. (منتهی الارب) (آنندراج). سخت گرفتن برغریم. (از اقرب الموارد) (از ناظم الاطباء) ، نیکو کردن کار را. (منتهی الارب) (آنندراج). اصلاح کار کردن. (از اقرب الموارد) (از ناظم الاطباء)
(فَ)
لغت نامه دهخدا
گول گردیدن. (منتهی الارب) (آنندراج) (از اقرب الموارد). نوک. نواک (ن / ن ) . (از اقرب الموارد)
(وِ)
لغت نامه دهخدا
ناحیتی به اسپانیا. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). و رجوع به ’کوئنکا’ در همین لغت نامه و الحلل السندسیه ص 76 و 115 و 116 شود
(نَ کَ / تُ وَ کَ / کِ)
لغت نامه دهخدا
به معنی تونک است که گنجینه و مخزن باشد.... (برهان) (آنندراج). به معنی تونک است. (فرهنگ جهانگیری). گنجینه. (شرفنامۀ منیری). گنجینه و مخزن و انبار، شب و لیل. (ناظم الاطباء). رجوع به تونگه شود
(کِ)
لغت نامه دهخدا
مرغزار دابجرد، مرغزاری کوچک است. طول آن سه فرسنگ در عرض یک فرسنگ. (فارسنامۀ ابن بلخی ص 154). رجوع به دارابگرد شود
بانکه
قرقره ی نخ برای دوزندگی