شاخ تر و تازه را گویند که از درخت رسته باشد. (از برهان) (از آنندراج). سرع. (برهان قاطع) (السامی). سرعوع. (السامی) ، رطوبت و تری که در درختان است. (ناظم الاطباء) ، نوحه. (فرهنگ اسدی نخجوانی، از یادداشت مؤلف). فریاد و فغان و زاری و ناله. (از ناظم الاطباء) : گوش تو سال و مه به رود و سرود نشنوی نویۀ خروشان را. رودکی (یادداشت مؤلف)
شاخ تر و تازه را گویند که از درخت رسته باشد. (از برهان) (از آنندراج). سرع. (برهان قاطع) (السامی). سرعوع. (السامی) ، رطوبت و تری که در درختان است. (ناظم الاطباء) ، نوحه. (فرهنگ اسدی نخجوانی، از یادداشت مؤلف). فریاد و فغان و زاری و ناله. (از ناظم الاطباء) : گوش تو سال و مه به رود و سرود نشنوی نویۀ خروشان را. رودکی (یادداشت مؤلف)
دهی است از دهستان سرچهان بخش بوانات و سرچهان شهرستان آباده، در 85 هزارگزی جنوب شرقی سوریان و 9 هزارگزی جادۀ شیراز به اصفهان، در منطقۀ کوهستانی سردسیری واقع است و 350 تن سکنه دارد. آبش ازقنات، محصولش غلات و حبوبات و انگور، شغل مردمش زراعت و قالی بافی است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7)
دهی است از دهستان سرچهان بخش بوانات و سرچهان شهرستان آباده، در 85 هزارگزی جنوب شرقی سوریان و 9 هزارگزی جادۀ شیراز به اصفهان، در منطقۀ کوهستانی سردسیری واقع است و 350 تن سکنه دارد. آبش ازقنات، محصولش غلات و حبوبات و انگور، شغل مردمش زراعت و قالی بافی است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7)
حروف نطعیه، تاء و دال و طاء، حروفی که مخرج آنها نطع دهان است. (از اقرب الموارد). حروفی که از کام دهن تلفظ می شوند و عبارتند از: ت، د، ط. (از ناظم الاطباء). و نیز رجوع به نطع شود
حروف نطعیه، تاء و دال و طاء، حروفی که مخرج آنها نطع دهان است. (از اقرب الموارد). حروفی که از کام دهن تلفظ می شوند و عبارتند از: ت، د، ط. (از ناظم الاطباء). و نیز رجوع به نطع شود
فربه شدن شتر. (تاج المصادر بیهقی) (زوزنی). فربه گردیدن ناقه. (آنندراج) (از اقرب الموارد). نی ّ. (منتهی الارب) (اقرب الموارد). اسم فاعل از آن ناو و ناویه است. (از اقرب الموارد). نیز رجوع به نی ّ شود
فربه شدن شتر. (تاج المصادر بیهقی) (زوزنی). فربه گردیدن ناقه. (آنندراج) (از اقرب الموارد). نَی ّ. (منتهی الارب) (اقرب الموارد). اسم فاعل از آن ناو و ناویه است. (از اقرب الموارد). نیز رجوع به نَی ّ شود
جمع واژۀ وعاء و وعاء. (ترجمان القرآن) (از منتهی الارب) (از ناظم الاطباء) (دهار). ظروف و آوندها. (آنندراج) (غیاث اللغات) : و حروفش در اوعیه و ظروف تصحیح قرار گرفته. (تاریخ بیهق). رجوع به وعاء شود
جَمعِ واژۀ وِعاء و وُعاء. (ترجمان القرآن) (از منتهی الارب) (از ناظم الاطباء) (دهار). ظروف و آوندها. (آنندراج) (غیاث اللغات) : و حروفش در اوعیه و ظروف تصحیح قرار گرفته. (تاریخ بیهق). رجوع به وعاء شود