- نوریه (دخترانه)
- منسوب به نور، درخشان
معنی نوریه - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
نگره، انگاره
گشتی شبگرد
بمعنی استعمال لفظی که آن دو معنی باشد، یکی نزدیک و دیگری دور و منظور معنی دور باشد
نوردیده، پیموده، پیچیده شده
ماه دوم سال میلادی، پس از ژانویه و پیش از مارس
پوشانیدن و پنهان کردن حقیقت، امری را برخلاف حقیقت نشان دادن، حقیقت را نهفتن و طور دیگر وانمود کردن
قضیه ای که برای اثبات صحت آن محتاج به برهان و دلیل باشد، رای، اندیشه، عقیده، تئوری، حدس، گمان
فرانسوی دویمین ماه سال فرنگی دومین ماه سال فرنگی برابر دهه دوم و سوم بهمن و دهه اول اسفند
نثریه در فارسی مونث نثری اسرواد دیپ ناسرود مونث نثری، جمع نثریات
رای و اندیشه و بینایی
ورقه یا مجموعه اوراق چاپی که آنرا انتشار دهند، جمع نشریات. توضیح این کلمه و جمع آن نشریات در عربی فصیح نیامده ازین رو بعض فصیحان بجای آن دو} نشره {و} نشرات {را بکار برند نظریه
تثنیه نور دوشید خورشید و ماهتاب تثنیه نور: دو نور دو روشنایی، نور آفتاب و نور ماه. یا نورین نیرین. دو نور تابنده (معمولا بدو دوست نیک که باهم باشند خطاب شود)
فرانسوی پی آماه (ورم عصب)
پیچیده شده نوردیده، تنه پیراهن: و اصل او از کف باشدو آن منع بودو از اینجا نورده پیراهن کفه گویند، پیراهن، قباله سجل
Theory
teoria
teoria
теория
теорія
theorie
Theorie
teoría
théorie
teoria
सिद्धांत
তত্ত্ব