جدول جو
جدول جو

معنی نوروزخاصه - جستجوی لغت در جدول جو

نوروزخاصه
(نَ / نُو زِ خاصْ صَ / صِ)
نوروز بزرگ. جشنی که در دنبالۀ نوروزعامه از ششم فروردین به بعد برپا می داشتند و در این ایام شاهان زندانیان را آزاد و مجرمان را عفو می کردند. (فرهنگ فارسی معین). و نیز رجوع به نوروز شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از نوروز خاصه
تصویر نوروز خاصه
روز ششم از جشن نوروز، نوروز بزرگ که پادشاهان ایران، خاصان و ندیمان خود را می پذیرفتند و به عیش و عشرت می گذرانیدند
فرهنگ فارسی عمید
(نَ / نُو زِ اَ)
در موسیقی، یکی از آوازهای شش گانه قدما. این آواز با عراق، زیرافکند، اصفهان و حسینی مناسب است. (فرهنگ فارسی معین). به نظر میرسد که همان نوروز باشد، ظاهراً از بوسلیک و حسینی مشتق شده است. (رسالۀ بهجت الروح ص 140)
لغت نامه دهخدا
(نَ / نُو)
فروردین. حمل. نوروزمه:
آمد نوروزماه با گل سوری به هم
بادۀ سوری بگیر بر گل سوری بچم.
منوچهری.
نیز رجوع به نوروزمه شود، در تداول مازندرانیان، ماه اسفندارمذ. (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا