جدول جو
جدول جو

معنی نورسر - جستجوی لغت در جدول جو

نورسر
(عَ)
دهی است از دهستان قشلاق کله رستاق بخش چالوس شهرستان نوشهر، در 11 هزارگزی مغرب چالوس و یک هزارگزی جنوب جادۀ چالوس به تنکابن، در دشت مرطوب معتدل هوائی واقع است و 300 تن سکنه دارد. آبش از رود خانه سرداب رود، محصولش برنج و لبنیات، شغل مردمش زراعت است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از نورس
تصویر نورس
میوۀ نورسیده، تازه رس، نهال نازک، کنایه از نوجوان
فرهنگ فارسی عمید
(سَ)
از دهات مازندران و استرآباد است. (مازندران و استرآباد رابینو ص 41)
لغت نامه دهخدا
(شِ)
دهی از بخش قصرقند شهرستان چاه بهار است و 350 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
لغت نامه دهخدا
(نَ اِ طَ)
دهی است از دهستان یافت بخش هوراند شهرستان اهر، در 16500 گزی جنوب شرقی هوراند و 23 هزارگزی جادۀ اهر به کلیبر، در منطقۀ کوهستانی معتدل هوائی واقع است و 298 تن سکنه دارد. آبش از چشمه، محصولش غلات و سردرختی، شغل اهالیش زراعت و گله داری و فرش بافی و گلیم بافی است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4) (آمار عمومی سال 1335 هجری شمسی)
لغت نامه دهخدا
(نَ رَ)
محمدحسین دماوندی، متخلص به نورس. از شاعران و خوشنویسان قرن یازدهم هجری و از معاصران صائب است. در جوانی به اصفهان رفته و چندی ملازم محمدزمان خان بوده. او راست:
زدی بستی شکستی سوختی آزردی افکندی
جوابت چیست فردای قیامت دادخواهان را؟
جلوه اش در چشم عارف می زند موج ظهور
ماه من پنهان اگر در آب چون گوهر شود.
(از تذکرۀ نصرآبادی ص 407) (تذکرۀ روز روشن ص 852).
و نیز رجوع به تذکرۀ حزین ص 97 و نگارستان سخن ص 134 شود
لغت نامه دهخدا
(نَ سَ)
دهی است از دهستان راستوپی بخش سوادکوه شهرستان قائم شهر، در 35 هزارگزی جنوب پل سفید و 3 هزارگزی ایستگاه ورسک، در منطقۀ کوهستانی سردسیری واقع است و 150 تن سکنه دارد. آبش از چشمه، محصولش غلات و لبنیات و صیفی، شغل مردمش زراعت و گله داری و شال بافی و کرباس بافی است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3)
لغت نامه دهخدا
تازه رسیده تازه وارد، میوه تازه رسیده نوبر، نهال نازک، نوجوان: این جوان نو رسی شد وان نهال نوبری در بهشت ساحتت گر پیری آید با عصا. (وحشی. چا. امیرکبیر. 303)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نورس
تصویر نورس
((نُ رَ))
نو رسیده، جوان
فرهنگ فارسی معین
نوبر، نوشکفته، نوظهور
فرهنگ واژه مترادف متضاد
از توابع دهستان کلارستاق شهرستان چالوس
فرهنگ گویش مازندرانی
سر قبر، کنار گور
فرهنگ گویش مازندرانی
از توابع دهستان بهرستاق بخش لاریجان آمل
فرهنگ گویش مازندرانی