جدول جو
جدول جو

معنی نواقیس - جستجوی لغت در جدول جو

نواقیس
ناقوس ها، زنگهای بزرگی که در کلیسا نصب می کنند و هنگام مراسم مذهبی نواخته می شود، جمع واژۀ ناقوس
تصویری از نواقیس
تصویر نواقیس
فرهنگ فارسی عمید
نواقیس
(نَ)
جمع واژۀ ناقوس. رجوع به ناقوس شود
لغت نامه دهخدا
نواقیس
جمع ناقوس، درای ها جمع ناقوس
تصویری از نواقیس
تصویر نواقیس
فرهنگ لغت هوشیار
نواقیس
((نَ))
جمع ناقوس
تصویری از نواقیس
تصویر نواقیس
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از آوادیس
تصویر آوادیس
(دخترانه و پسرانه)
مژده، نوید، مرکب از آوا (آواز) + دیس (مانند)، نام ارمنی کنایه از کسی که دلنشین است یا صدای دلنشینی دارد
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از خواقین
تصویر خواقین
خاقان ها، لقب پادشاهان چین و ترکستان، شاهنشاهان، جمع خاقان
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از طواویس
تصویر طواویس
طاووس ها، پرنده ای زیبا از خانوادۀ کبک که نر آن دم چتری بزرگ با پرهای رنگین دارد، جمع واژۀ طاووس
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از یواقیت
تصویر یواقیت
یاقوت ها، نوعی سنگهای معدنی گران بها، یاکندها، کنایه از لبان سرخ معشوق، جمع واژۀ یاقوت
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مواقیت
تصویر مواقیت
میقات ها، محل قرارها، محلهای احرام بستن حجاج، وقت ها، هنگام ها، جمع واژۀ میقات
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از عواقیل
تصویر عواقیل
عاقول ها، قسمت معظم دریاها و امواج آنها، پیچ و خم رودبارها، کارهای پوشیده و درهم، خارشترها، جمع واژۀ عاقول
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از نواسیر
تصویر نواسیر
ناسورها، زخمهایی که آب کشیده و چرک و ورم کرده باشد، زخمی ها، جمع واژۀ ناسور
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ناودیس
تصویر ناودیس
چین خوردگی های زمین که وسط آن ها فرو رفته است، ناومانند، به شکل ناو
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از نوامیس
تصویر نوامیس
ناموس ها، شرف ها، عفت ها، عصمت ها، کنایه از آگاه و مطلع به باطن امور، راز ها، سرها، کاردان ها، کمینگاههای صیاد، جمع واژۀ ناموس
فرهنگ فارسی عمید
(نَ)
جمع واژۀ ناووس. رجوع به ناووس و نائوس شود
لغت نامه دهخدا
(نَ)
ج ناموس. رجوع به ناموس شود، نوامیس الهیه، قوانین شرعی. (یادداشت مؤلف) ، علم نوامیس، یکی از شعب علم سیمیاست. (یادداشت مؤلف). و نیز رجوع به تذکرۀ ضریر انطاکی ص 63 شود، علم نوامیس، حکمت عملی. (فرهنگ فارسی معین)
لغت نامه دهخدا
(نَ)
کسی که ناقوس می زند. (ناظم الاطباء). رجوع به ناقوس شود
لغت نامه دهخدا
(نَ)
جمع واژۀ ناقور. رجوع به ناقور شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از ناودیس
تصویر ناودیس
بشکل ناو (کشتی) مانندناو، چین خوردگی بزرگ ومنحنی مقعرطبقات زمین
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کوابیس
تصویر کوابیس
جمع کابوس، خفتک ها بختک ها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ناقیاس
تصویر ناقیاس
بی اندازه و بی حساب، بی شمار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قوامیس
تصویر قوامیس
سختی ها پتیارها (بلاها)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عواقیل
تصویر عواقیل
جمع عاقول، کوهه ها خیزابه ها کار های در هم رودبار های کژ
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از طواویس
تصویر طواویس
جمع طاووس، فراشمرغان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نطاقین
تصویر نطاقین
جمع نطاق
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نوابین
تصویر نوابین
آراسته و مرتب، کامیاب و بهره مند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جواسیس
تصویر جواسیس
جمع جاسوس
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خواقین
تصویر خواقین
جمع خاقان، از ریشه ترکی شاهنشاهان جمع خاقان خاقانان پادشاهان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جوامیس
تصویر جوامیس
از ریشه پارسی، جمع جاموس، گاو میش ها جمع جاموس گاومیشان گاومیشها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زواقیل
تصویر زواقیل
دزدان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رواقید
تصویر رواقید
خم بزرگ، خم زفت اندود
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بناقیس
تصویر بناقیس
جمع بنقوس، شکوفه های خربوزه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نواقیر
تصویر نواقیر
جمع ناقور، کرنای ها جمع ناقور
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نوامیس
تصویر نوامیس
جمع ناموس
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نواقلی
تصویر نواقلی
منسوب به نواقل. یا اداره نواقلی اداره طرق اداره راه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نوامیس
تصویر نوامیس
((نَ))
جمع ناموس
فرهنگ فارسی معین