لوله ای غضروفی که از گلو به پایین در جلوی مری واقع شده و هوا را به شش ها می رساند، گلو، حلقوم، قصبه الریه، در موسیقی یکی از آلات موسیقی که با دهان نواخته می شود، نی نای ترکی: در موسیقی سرنا، کرنا، شیپور بزرگ، نای جنگی نای رویین: کرنا، شیپور بزرگ، نای جنگی
لوله ای غضروفی که از گلو به پایین در جلوی مری واقع شده و هوا را به شش ها می رساند، گلو، حلقوم، قصبه الریه، در موسیقی یکی از آلات موسیقی که با دهان نواخته می شود، نی نای ترکی: در موسیقی سرنا، کرنا، شیپور بزرگ، نای جنگی نای رویین: کرنا، شیپور بزرگ، نای جنگی
من گفتن، من من زدن، کبر، غرور، خودبینی، خودستایی، برای مثال بر بدی های بدان رحمت کنید / بر منی خویش بین لعنت کنید (مولوی - ۱۷۱)، نه در ابتدا بودی آب منی / اگر مردی از سر به در کن «منی» (سعدی۱ - ۱۷۱)
من گفتن، من من زدن، کبر، غرور، خودبینی، خودستایی، برای مِثال بر بدی های بدان رحمت کنید / بر منی خویش بین لعنت کنید (مولوی - ۱۷۱)، نه در ابتدا بودی آب منی / اگر مردی از سر به در کن «منی» (سعدی۱ - ۱۷۱)
دهی است از دهستان سرکره از بخش برازجان شهرستان بوشهر. در حدود 100 تن سکنه دارد. آبش از چشمه، محصولش غلات و تنباکو و کنجد و خرما و هندوانه، شغل اهالی زراعت است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7)
دهی است از دهستان سرکره از بخش برازجان شهرستان بوشهر. در حدود 100 تن سکنه دارد. آبش از چشمه، محصولش غلات و تنباکو و کنجد و خرما و هندوانه، شغل اهالی زراعت است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7)
جهمرزی مرزیدن (زنا کردن) آوند کوچک، خیکچه جفت گردیدن مرد و زن به طور نامشروع. توضیح: مواقعه نامشروع مرد و زن مشروط بر این که وطی بشبهه نباشد و عمدا عمل صورت گرفته باشد، یا زنا محسنه زنا با زن شوهر دار
جهمرزی مرزیدن (زنا کردن) آوند کوچک، خیکچه جفت گردیدن مرد و زن به طور نامشروع. توضیح: مواقعه نامشروع مرد و زن مشروط بر این که وطی بشبهه نباشد و عمدا عمل صورت گرفته باشد، یا زنا محسنه زنا با زن شوهر دار