جدول جو
جدول جو

معنی ننگین - جستجوی لغت در جدول جو

ننگین
ننگ دار، بدنام، زشت و رسوا
تصویری از ننگین
تصویر ننگین
فرهنگ فارسی عمید
ننگین
عیب دار، معیوب و زشت
تصویری از ننگین
تصویر ننگین
فرهنگ لغت هوشیار
ننگین
شرم آور
تصویری از ننگین
تصویر ننگین
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از بنگین
تصویر بنگین
(دخترانه)
زندانی ابد (نگارش کردی: بهنگین)
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از رنگین
تصویر رنگین
گوناگون، رنگ گرده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تنگین
تصویر تنگین
تنگ ضیق
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سنگین
تصویر سنگین
سخت، باوقار، صلب، ثقیل، وزین، گرانبها، قیمتی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نمگین
تصویر نمگین
نمناک، نم دار، مرطوب
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از رنگین
تصویر رنگین
رنگی، رنگ دار، دارای رنگ، رنگ شده، رنگارنگ، برای مثال شیشه های رنگ رنگ آن نور را / می نماید اینچنین رنگین به ما (مولوی۱ - ۷۶۶)، کنایه از پر از غذاهای گوناگون، کنایه از فریبنده، برای مثال از این رنگین سخن، خاقانیا، بس / که باده رنگ جویی در نگیرد (خاقانی - ۵۹۸)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از نمگین
تصویر نمگین
نم دار مرطوب: آهن که در خاک نمگین بماند زنگار برآید
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رنگین
تصویر رنگین
((رَ))
ملون، گوناگون
فرهنگ فارسی معین
تصویری از سنگین
تصویر سنگین
((سَ))
از جنس سنگ، ثقیل، گران، باوقار، اثری هنری که فهمیدنش بر هر کسی ممکن نباشد
فرهنگ فارسی معین
تصویری از سنگین
تصویر سنگین
ساخته شده از سنگ، مقابل سبک، گران، ثقیل، وزین، کنایه از باوقار
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سنگین
تصویر سنگین
Onerous, Ponderous, Stodgy, Unwieldy, Weighty, Heavy, Hefty
دیکشنری فارسی به انگلیسی
тяжелый , громоздкий , обременительный , тяжёлый , тяжёлый , неудобный , тяжелый
دیکشنری فارسی به روسی
schwer, gewichtig, beschwerlich, schwerfällig, unhandlich
دیکشنری فارسی به آلمانی
важкий , незручний
دیکشنری فارسی به اوکراینی
ciężki, uciążliwy, niewygodny
دیکشنری فارسی به لهستانی
重的 , 繁重的 , 笨重的 , 沉重的 , 难以处理的
دیکشنری فارسی به چینی
pesado, oneroso, ponderoso, incômodo
دیکشنری فارسی به پرتغالی
pesante, oneroso, ponderoso, ingombrante
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
pesado, oneroso, ponderoso, engorroso
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
lourd, onéreux, ponderous, encombrant
دیکشنری فارسی به فرانسوی
zwaar, log, ongemakkelijk
دیکشنری فارسی به هلندی