جدول جو
جدول جو

معنی نمار - جستجوی لغت در جدول جو

نمار
ایما، اشاره، رمز
تصویری از نمار
تصویر نمار
فرهنگ فارسی عمید
نمار
(نَ)
دهی است از دهستان نمارستاق بخش نور شهرستان آمل، در 53هزارگزی جنوب غربی آمل و 18هزارگزی غرب جادۀ آمل به لاریجان واقع است و 200تن سکنه دارد. آبش از چشمه، محصولش غلات و لبنیات، شغل مردمش زراعت و گله داری است. مرتع خوش آب وهوای دریاوک جزو این ده است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3). و رجوع به سفرنامۀ مازندران و استرآباد ص 149 شود
لغت نامه دهخدا
نمار
(نِ)
مالیات فوق العاده. نماری. از اصطلاحات عهد ایلخانان است. (از فرهنگ فارسی معین)
لغت نامه دهخدا
نمار
(نِ)
جمع واژۀ نمر. رجوع به نمر شود، جمع واژۀ نمره. رجوع به نمره شود
لغت نامه دهخدا
نمار
جمع نمر، پلنگان یوز پلنگان
تصویری از نمار
تصویر نمار
فرهنگ لغت هوشیار
نمار
((نَ یا نُ))
اشاره و ایما
تصویری از نمار
تصویر نمار
فرهنگ فارسی معین
نمار
ایما و اشاره
تصویری از نمار
تصویر نمار
فرهنگ واژه فارسی سره
نمار
اشاره
تصویری از نمار
تصویر نمار
فرهنگ واژه فارسی سره
نمار
از توابع دهستان نمارستاق نوشهر
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از عمار
تصویر عمار
(پسرانه)
مرد با ایمان، ثابت و استوار، نام پسر یاسر از یاران پیامبر (ص)
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از نماد
تصویر نماد
هر شیء، شخص، دکور یا عملی که در عین حال که معنایی صریح دارد، از اهمیت و معنایی ضمنی نیز برخوردار است. برای مثال سورتمه ای که نام آن رزباد بود، در فیلم همشهری کین (1941- Citizen Kane) ساخته ارسن ولز. این سورتمه نمادی از کودکی و معصومیت شخصیت اصلی فیلم بود.
فرهنگ اصطلاحات سینمایی
(اِ تِ)
آب گوارد (گوارا) و ساده یافتن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). آب خوشگوار و شیرین یافتن. (آنندراج). به آب پاکیزه و روشن رسیدن. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب) (آنندراج)
لغت نامه دهخدا
(نُ ری ی)
منسوب است به نماره که بطونی از قبایل می باشند. (از سمعانی)
لغت نامه دهخدا
(سِ نِمْ ما)
معماری رومی که قصر خورنق را برای نعمان بن منذر بساخت. نعمان برای آنکه وی کاخی نظیر آن یا بهتر از آن برای دیگری نسازد دستور داد تا او را از فراز کاخ بر زمین افکندند و ’جزاء سنمار’ (پاداش سنمار) از این رو در عرب مثل شده است. (فرهنگ فارسی معین). نام شخصی بود رومی که قصر خورنق را او ساخته است. و سنمار خورنق را چنان ساخته بود که در شبانروزی بچند رنگ مختلف میشد،صبح دم کبود بود و در نیم روز سفید مینمود و بوقت عصرزرد میشد. چون تمام گردید او را خلعتی فاخر و نعمتی وافر دادند. از آن بغایت خوش وقت شد و گفت: اگر میدانستم که ملک این چنین احسان میکند عمارتی به از این میساختم، چنانکه آفتاب بهر طرف که سیر نماید آن قصر بدان جانب میل کند. نعمان بتصور آنکه مبادا برای دیگری از ملوک بهتر از این بسازد حکم فرمود تا او را بربالای قصر برده بزیر انداختند. (برهان) (آنندراج). بضرورت شعر به سکون و مخفف میم آمده است:
بخشش خورشید تام باشد از عمر
گربکشندم بسان سنجر و سنمار.
؟ (از لغت نامه اسدی)
لغت نامه دهخدا
(نَ رِ)
جمع واژۀ نمرقه. رجوع به نمرقه شود
لغت نامه دهخدا
(نِ رَ)
جمع واژۀ نمر. رجوع به نمر شود
لغت نامه دهخدا
(نَ)
سیاه دارای خطهای سپید. (ناظم الاطباء). نقاط و خطوط سیه و سفید. (فرهنگ خطی) ، جایی که در آن گوسپندان را از آسیب گرگ حفظ کرده محصورمی نمایند. (ناظم الاطباء). جاهائی که برای صید گرگ سازند و گوسفندان در آن بندند. (فرهنگ خطی). در فرهنگ های دیگر دیده نشد. و رجوع به نامره و ناموره شود
لغت نامه دهخدا
(اَ)
خطهای پای گاو دشتی. (آنندراج) (منتهی الارب) ، فوت شدن. (آنندراج) (منتهی الارب). غایب شدن و ناپدید گشتن. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(سِ نِمْ ما)
ماه. (منتهی الارب) (آنندراج) (مهذب الاسماء). ماه و قمر. (ناظم الاطباء) ، مردی که بشب خواب نکند، دزد. (منتهی الارب) (از ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
تصویری از دمار
تصویر دمار
هلاک، انقراض، زال، محو شدن، هلاکی، دم و نفس
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آمار
تصویر آمار
حساب، شماره
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زمار
تصویر زمار
نی زن آواز شتر مرغ نای زن نی نواز. بانگ شتر مرغ
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ثمار
تصویر ثمار
میوه ها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ذمار
تصویر ذمار
زینهار، عهد، زنهار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جمار
تصویر جمار
جماعت سنگریزه ها سنگریزه ها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از انمار
تصویر انمار
جمع نمر، پلنگان به آب خوشگوار ارسیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نمارق
تصویر نمارق
جمع نمرق ونمرقه بالشها متکاها پشتیها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نماری
تصویر نماری
مالیات فوق العاده (ایلخانان) نماری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آمار
تصویر آمار
جمعیت
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از نزار
تصویر نزار
لاغر، ضعیف
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از نماد
تصویر نماد
سمبول، سمبل، مظهر
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از نمارش
تصویر نمارش
اشاره
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از نجار
تصویر نجار
چوبکار، درودگر
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از نماز
تصویر نماز
نماژ
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از شمار
تصویر شمار
تعداد، جمعیت
فرهنگ واژه فارسی سره