جدول جو
جدول جو

معنی نما - جستجوی لغت در جدول جو

نما
ظاهر
تصویری از نما
تصویر نما
فرهنگ واژه فارسی سره
نما
شات (Shot) به کوچک ترین واحد یک فیلم اشاره دارد که معمولاً یک تک تصویر پیوسته است که توسط یک دوربین در یک زمان خاص ثبت می شود. شات ها واحدهای بنیادین تدوین فیلم هستند و ترکیب و ترتیب آن ها به خلق صحنه ها و در نهایت به کل فیلم می انجامد.
انواع شات در سینما
1. شات طولانی (Long Shot) :
- در این نوع شات، کل بدن شخصیت و معمولاً بخش قابل توجهی از محیط اطراف او نشان داده می شود. این شات به تماشاگر کمک می کند تا درک بهتری از فضای کلی صحنه داشته باشد.
2. شات میانه (Medium Shot) :
- در شات میانه، شخصیت از کمر به بالا نشان داده می شود. این نوع شات برای نمایش تعاملات و گفتگوها به کار می رود و به تماشاگر اجازه می دهد تا واکنش ها و حالات چهره شخصیت ها را مشاهده کند.
3. شات نزدیک (Close-up) :
- در این نوع شات، چهره یا بخشی از بدن شخصیت به طور بسیار نزدیک نمایش داده می شود. شات نزدیک برای نمایش احساسات و جزئیات دقیق چهره یا اشیاء مهم به کار می رود.
4. شات بسیار نزدیک (Extreme Close-up) :
- در این نوع شات، بخش کوچکی از چهره یا شیء به صورت بزرگ نمایی شده نمایش داده می شود. این نوع شات به تأکید بر جزئیات خاص و ایجاد حس اضطراب یا تعلیق کمک می کند.
5. شات بلند (Wide Shot) :
- این شات نمای وسیعی از صحنه را نشان می دهد و برای نمایش مکان های بزرگ یا تعداد زیادی از شخصیت ها به کار می رود. شات بلند می تواند به تماشاگر کمک کند تا موقعیت مکانی و فضا را بهتر درک کند.
6. شات باز (Establishing Shot) :
- شات باز معمولاً در ابتدای یک صحنه قرار می گیرد و مکان یا محیط کلی صحنه را نشان می دهد. این شات به تماشاگر کمک می کند تا درک بهتری از زمان و مکان داستان پیدا کند.
7. شات زاویه بالا (High Angle Shot) :
- در این نوع شات، دوربین از بالا به پایین نگاه می کند. این زاویه معمولاً برای نمایش ضعف یا کوچک بودن شخصیت استفاده می شود.
8. شات زاویه پایین (Low Angle Shot) :
- در این نوع شات، دوربین از پایین به بالا نگاه می کند. این زاویه برای نمایش قدرت، بزرگی یا تسلط شخصیت استفاده می شود.
9. شات پان (Pan Shot) :
- در شات پان، دوربین به صورت افقی از یک سمت به سمت دیگر حرکت می کند. این حرکت معمولاً برای دنبال کردن یک شخصیت یا نشان دادن محیط به کار می رود.
10. شات تیلت (Tilt Shot) :
- در این نوع شات، دوربین به صورت عمودی از بالا به پایین یا برعکس حرکت می کند. این حرکت برای نمایش ارتفاع یا عمق به کار می رود.
اهمیت شات در سینما
شات ها اساس ساختار یک فیلم را تشکیل می دهند و ترکیب و توالی آن ها به خلق داستان، ایجاد احساسات و انتقال پیام های مختلف به تماشاگر کمک می کند. فیلم سازان با استفاده از انواع مختلف شات ها، می توانند جزئیات و دیدگاه های متفاوتی را ارائه دهند و تجربه تماشای فیلم را برای مخاطبان غنی تر و جذاب تر کنند.
جمع بندی
شات به عنوان واحد اصلی فیلم سازی نقش حیاتی در خلق و تدوین فیلم ها ایفا می کند. انتخاب نوع شات، زاویه دوربین و ترکیب آن ها با دیگر شات ها، ابزارهای قدرتمندی هستند که فیلم سازان برای بیان داستان ها و ایجاد تجربه های دیداری استفاده می کنند. از شات های طولانی و میانه تا شات های نزدیک و زاویه ای، هر کدام نقش خاصی در ایجاد فضای فیلم و انتقال احساسات به تماشاگر دارند.
تصویری از نما
تصویر نما
فرهنگ اصطلاحات سینمایی
نما
صورت و ظاهر چیزی
قسمت خارجی ساختمان
بن مضارع نمودن و نمادن و نماییدن، نماینده،
پسوند متصل به واژه به معنای نشان دهنده مثلاً جهان نما، راهنما،
پسوند متصل به واژه به معنای نشان داده شده مثلاً انگشت نما،
شکل، پسوند متصل به واژه به معنای ظاهر مثلاً بدنما، مانند،
پسوند متصل به واژه به معنای شبیه مثلاً تماشاگرنما
افزون شدن، افزایش یافتن
بلند شدن
تصویری از نما
تصویر نما
فرهنگ فارسی عمید
نما
افزایش یافتن صورت ظاهر، نمای بنا و عمارت
تصویری از نما
تصویر نما
فرهنگ لغت هوشیار
نما
((نَ یا نُ))
قسمت خارجی ساختمان، در ترکیب به معنی «نماینده» (که می نمایاند) می آید، «رونما»، «قبله نما»، «بدن نما»، صورت ظاهری
تصویری از نما
تصویر نما
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از نماژ
تصویر نماژ
نماز
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از نمار
تصویر نمار
اشاره
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از نماد
تصویر نماد
سمبول، سمبل، مظهر
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از نماد
تصویر نماد
هر شیء، شخص، دکور یا عملی که در عین حال که معنایی صریح دارد، از اهمیت و معنایی ضمنی نیز برخوردار است. برای مثال سورتمه ای که نام آن رزباد بود، در فیلم همشهری کین (1941- Citizen Kane) ساخته ارسن ولز. این سورتمه نمادی از کودکی و معصومیت شخصیت اصلی فیلم بود.
فرهنگ اصطلاحات سینمایی
تصویری از نماز
تصویر نماز
نماژ
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از نمار
تصویر نمار
ایما و اشاره
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از نماک
تصویر نماک
ملاحت، زیبایی، رواج، رونق
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از نماد
تصویر نماد
نشانه یا علامتی با معنای خاص، سمبل، در ریاضیات هر نشانه یا حرفی که برای نشان دادن کمیت، عمل یا رابطه ای به کار می رود مانند ÷ و ×
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از نمای
تصویر نمای
نما: صواب نمازی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نمام
تصویر نمام
خبرکش، سخن چین
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نمال
تصویر نمال
جمع نمل، مورچگان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نماک
تصویر نماک
نمک. یابی نمک. بی ملاحت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نماط
تصویر نماط
جمع نمط، روش ها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نماز
تصویر نماز
خدمت و بندگی، خدمتکاری، فرمانبرداری، پرستش، سجود
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نمار
تصویر نمار
جمع نمر، پلنگان یوز پلنگان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نماد
تصویر نماد
نمود، نماینده و ظاهر کننده
فرهنگ لغت هوشیار
نما در فارسی افزونی، بالیدگی گوالش، فربهی، گران شدن نرخ، پر رنگ شدن افزون شدن زیادشدن، بالیدن رشد کردن، افزونی، بالش رشد بالیدگی نمو. یا نشو و نما. نشو: و نشو و نماء درمیان اعراب اتفاق افتاد. توضیح نماء (بمعنی نمو) که اغلب بضم نون خوانده میشود بفتح نون است)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نمام
تصویر نمام
((نَ مّ))
سخن چین، غماز
فرهنگ فارسی معین
تصویری از نماز
تصویر نماز
((نَ))
عبادت، پرستش، عبادت مخصوص مسلمانان که به طور وجوب پنچ بار در شبانه روز ادا کنند
فرهنگ فارسی معین
تصویری از نمار
تصویر نمار
((نَ یا نُ))
اشاره و ایما
فرهنگ فارسی معین
تصویری از نماد
تصویر نماد
((نَ))
نماینده، سمبل، مظهر، نشانه، علامت
فرهنگ فارسی معین
تصویری از نماء
تصویر نماء
((نَ))
زیاد شدن، بالیدن، رشد کردن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از نمام
تصویر نمام
سخن چین، آنکه سخن یا سرّ کسی را به دیگری بگوید و دوبه هم زنی کند، خبرکش، نمّام
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از نمار
تصویر نمار
ایما، اشاره، رمز
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از نماز
تصویر نماز
عبادت مخصوص و واجب مسلمانان که شامل اقامه و حمد و سوره و ذکر تسبیحات واجبئ است و پنج بار در شبانه روز به جا می آورند،
پرستش، نیاز، سجود، بندگی و اطاعت، تعظیم کردن در مقابل کسی
نماز آیات: نمازی که پس از وقوع حادثۀ وحشت انگیز مانند زلزله و صاعقۀ شدید می خوانند
نماز بامداد: دو رکعت نماز که پیش از طلوع آفتاب می خوانند
نماز بردن: به خاک افتادن و سجده کردن
نماز پیشین: نماز ظهر
نماز پسین: نماز عصر
نماز خفتن: نماز عشا که چهار رکعت است و بعد از نماز مغرب گزارده می شود
نماز شام: نماز مغرب
نماز عشا: نماز خفتن که چهار رکعت است و بعد از نماز مغرب گزارده می شود
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از نماد
تصویر نماد
Symbol
دیکشنری فارسی به انگلیسی