جدول جو
جدول جو

معنی نما

نما
صورت و ظاهر چیزی
قسمت خارجی ساختمان
بن مضارع نمودن و نمادن و نماییدن، نماینده،
پسوند متصل به واژه به معنای نشان دهنده مثلاً جهان نما، راهنما،
پسوند متصل به واژه به معنای نشان داده شده مثلاً انگشت نما،
شکل، پسوند متصل به واژه به معنای ظاهر مثلاً بدنما، مانند،
پسوند متصل به واژه به معنای شبیه مثلاً تماشاگرنما
افزون شدن، افزایش یافتن
بلند شدن
تصویری از نما
تصویر نما
فرهنگ فارسی عمید