عقوبت و کینه و عذاب. (غیاث اللغات از لطایف اللغات و منتخب اللغات و قاموس) (ناظم الاطباء). عذاب و شکنجه. (یادداشت مؤلف). آزار. خستگی. درشتی. (ناظم الاطباء). نقمه. مقابل نعمت و راحت. رجوع به نقمه شود: و زعم امیرالمؤمنین آن است که عنایت خدای تعالی در هر دو صورت نعمت و نقمت بر او بسیار است. (تاریخ بیهقی ص 309). شام ار دهد به من دهدم خجلت هم نقمت است سفرۀ ناهارش. ناصرخسرو. نحوست طالع و شقاوت بخت او را از کنف امن و ساحت راحت در هاویۀ محنت و حبالۀ نقمت انداخت. (ترجمه تاریخ یمینی ص 143). رحمتش بر نقمتش غالب بود چیره زآن شد هر نبی بر خصم خود. مولوی. شکر نعمت خوشتر از نعمت بود شکرباره کی سوی نقمت رود. مولوی. آن دلیلی کو تو را مانع شود از عمل آن نقمت صانع شود. مولوی
عقوبت و کینه و عذاب. (غیاث اللغات از لطایف اللغات و منتخب اللغات و قاموس) (ناظم الاطباء). عذاب و شکنجه. (یادداشت مؤلف). آزار. خستگی. درشتی. (ناظم الاطباء). نقمه. مقابل نعمت و راحت. رجوع به نقمه شود: و زعم امیرالمؤمنین آن است که عنایت خدای تعالی در هر دو صورت نعمت و نقمت بر او بسیار است. (تاریخ بیهقی ص 309). شام ار دهد به من دهدم خجلت هم نقمت است سفرۀ ناهارش. ناصرخسرو. نحوست طالع و شقاوت بخت او را از کنف امن و ساحت راحت در هاویۀ محنت و حبالۀ نقمت انداخت. (ترجمه تاریخ یمینی ص 143). رحمتش بر نقمتش غالب بود چیره زآن شد هر نبی بر خصم خود. مولوی. شکر نعمت خوشتر از نعمت بود شکرباره کی سوی نقمت رود. مولوی. آن دلیلی کو تو را مانع شود از عمل آن نقمت صانع شود. مولوی
آوازهای خوش. (غیاث اللغات). ترانه ها و سرودها و آوازها. (ناظم الاطباء). جمع واژۀ نغمه. رجوع به نغمه شود: و بر سطح دیگر انواع نغمات و اصناف اصوات... نشان کرده. (سندبادنامه ص 65)
آوازهای خوش. (غیاث اللغات). ترانه ها و سرودها و آوازها. (ناظم الاطباء). جَمعِ واژۀ نغمه. رجوع به نغمه شود: و بر سطح دیگر انواع نغمات و اصناف اصوات... نشان کرده. (سندبادنامه ص 65)
فقرات سرود که آن رامی سرایند، هندیان آن را تک گویند و بعضی کری نامند. (غیاث اللغات) (آنندراج). نغمات مرکبند از نقرات و ایقاعات. (از رسائل اخوان الصفا). جمع واژۀ نقره. رجوع به نقره شود: و بر یک سطح دیگر انواع نغمات واصناف اصوات و ایقاع نقرات... نشان کرد. (سندبادنامه ص 65) ، جمع واژۀ نقره. رجوع به نقره شود
فقرات سرود که آن رامی سرایند، هندیان آن را تک گویند و بعضی کری نامند. (غیاث اللغات) (آنندراج). نغمات مرکبند از نقرات و ایقاعات. (از رسائل اخوان الصفا). جَمعِ واژۀ نقره. رجوع به نقره شود: و بر یک سطح دیگر انواع نغمات واصناف اصوات و ایقاع نقرات... نشان کرد. (سندبادنامه ص 65) ، جَمعِ واژۀ نقره. رجوع به نقره شود
جمع نقره، کوب ها زنش ها نواختن ها جمع نقره: نوازشهای آلت موسیقی با انگشت، ضربها و وزنهای موسیقی. یا آلات ایقاعی نقرات. سازهای ضربی مانند دایره دف تنبک کوس و دهل که با کوبیدن بپوست آنها بصدا در می آیند. یا نقرات غیر لحنیه. ضربها یا وزنهایی بوده است که آواز یا لحنی همراه نداشته است
جمع نقره، کوب ها زنش ها نواختن ها جمع نقره: نوازشهای آلت موسیقی با انگشت، ضربها و وزنهای موسیقی. یا آلات ایقاعی نقرات. سازهای ضربی مانند دایره دف تنبک کوس و دهل که با کوبیدن بپوست آنها بصدا در می آیند. یا نقرات غیر لحنیه. ضربها یا وزنهایی بوده است که آواز یا لحنی همراه نداشته است