جدول جو
جدول جو

معنی نقابدار - جستجوی لغت در جدول جو

نقابدار
(دَ / دِ)
مستور. پرده پوش. (آنندراج). که نقاب بر رخ افکنده است تا شناخته نشود. نقاب پوش. که رخ در نقاب نهفته است. ماسک دار:
خورشید وگر نقاب دار است
منقل معشوق برکنار است.
کلیم (آنندراج)
لغت نامه دهخدا
نقابدار
پرده پوش، مستور، ماسک دار
تصویری از نقابدار
تصویر نقابدار
فرهنگ لغت هوشیار
نقابدار
ماسکدار، پوشیده روی، محجوب، مستور
فرهنگ واژه مترادف متضاد

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از نابردار
تصویر نابردار
ناشکیبا، بی صبر، ناچار
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از حسابدار
تصویر حسابدار
کسی که حساب، داد و ستد، قرض و طلب اداره یا مؤسسه ای را در دفتر ثبت و محاسبه می کند، محاسب
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از کتابدار
تصویر کتابدار
کسی که مامور ضبط و نگه داری کتاب ها در کتابخانۀ عمومی است
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از نگاهدار
تصویر نگاهدار
نگهدار، نگهدارنده، حفظ کننده، مراقب، محافظ
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از حجابدار
تصویر حجابدار
در پرده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از حسابدار
تصویر حسابدار
آنکه حساب خرج و دخل اداره یا جائی را نگاه میدارد
فرهنگ لغت هوشیار
چمانی (ساقی)، آبدار نوشاکدار متصدی شربت خانه متصدی آبدار خانه پادشاهان و بزرگان، شربت دار، ساقی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رکابدار
تصویر رکابدار
خادمی که رکاب اسب را بگیرد تا مخدوم او سوار شود
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نقاب دار
تصویر نقاب دار
نکابدار پرده پوش رخپوشیده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از طنابدار
تصویر طنابدار
دارنده یک طناب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کتابدار
تصویر کتابدار
دارنده کتاب، مالک و صاحب کتاب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از لعابدار
تصویر لعابدار
پتدار خیوین
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نشاندار
تصویر نشاندار
سرشناس، مشخص، نمایان، هویدا
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نگاهدار
تصویر نگاهدار
گوشدار، نگاه دارنده، رقیب، پاسبان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شرابدار
تصویر شرابدار
ساقی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از کتابدار
تصویر کتابدار
((کِ))
کسی که کارش طبقه بندی، نگه داری و فهرست کردن کتاب های کتابخانه است، متصدی کتابخانه
فرهنگ فارسی معین
کسی که حساب معاملات و دخل و خرج اداره یا مؤسسه ای را در دفاتر مخصوص ضبط کند
فرهنگ فارسی معین
تصویری از رکابدار
تصویر رکابدار
خادمی که رکاب اسب را می گیرد تا آقایش سوار شود، خدمتکار، پیاده ای که همراه مخدوم سوار خویش راه رود، کسی که به تیمار اسب می پردازد، مهتر
فرهنگ فارسی معین
تصویری از حسابدار
تصویر حسابدار
Accountant, Bookkeeper
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از کتابدار
تصویر کتابدار
Librarian
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از نقش دار
تصویر نقش دار
Patterned
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از کتابدار
تصویر کتابدار
bibliotecário
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از نقش دار
تصویر نقش دار
estampado
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از حسابدار
تصویر حسابدار
бухгалтер
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از حسابدار
تصویر حسابدار
Buchhalter
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از کتابدار
تصویر کتابدار
Bibliothekar
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از کتابدار
تصویر کتابدار
bibliotekarz
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از نقش دار
تصویر نقش دار
wzorzysty
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از حسابدار
تصویر حسابدار
бухгалтер
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از کتابدار
تصویر کتابدار
библиотекарь
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از نقش دار
تصویر نقش دار
узорчатый
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از حسابدار
تصویر حسابدار
księgowy
دیکشنری فارسی به لهستانی