- نفوز (نَ)
ظبی نفوز، آهوی برجهنده. (ناظم الاطباء). بدین معنی در مآخذ به دسترس ما ینفوز - بر وزن یعقوب - آمده است. رجوع به ینفوز شود
معنی نفوز - جستجوی لغت در جدول جو
- نفوز (غَ یَ)
نفز. نفزان. (اقرب الموارد). رجوع به نفز شود
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
پوزه، گرداگرد دهان جانوران چهارپا، پوز، برفوز، بتفوز، پتفوز، فرنج، فوز، بتپوز
فرو رفتن در چیزی، کنایه از تاثیر گذاشتن بر کسی، کنایه از راه یافتن پنهانی در گروهی یا جایی به منظور هدفی، کنایه از ورود به مکانی به وسیلۀ غلبه، پیش روی
رواکی روانی ژرانی، در آیش خلیدن خلش گهی از بهر او خوابش رمیده گهی خارش به دست اندر خلیده (گرگانی ویس و رامین)، هنایش کار سازی فرو رفتن تیر در هدف، اثر کردن تاثیرکردن، یانفوذکلمه. تاثیر کلام: نفوذ کلمه... بحدیست که در همان اولین مرحله آشنایی طرف را مسحور خود میکند، جاری شدن حکم و فرمان
جمع نشز، جاهای بلند ناسازگاری: زن، زدن شوی زن را، ستم کردن ناسازگاری کردن زن با شوهر خود، ناسازگاری زن. توضیح عدم اجرای وظایف زوجیت از طرف زن بدون وجود مانع شرعی و قانونی که درین صورت وی استحقاق نفقه نخواهد داشت
((نُ))
فرهنگ فارسی معین
رمیدن، دور شدن، حرکت کردن حاجیان از منی به سوی مکه، روز (یوم)، روز 12 ذیحجه که حاجیان از منی به سوی مکه حرکت کنند، رمیدگی
Encroachment, Percolation, Permeation, Pervasiveness, Infiltration, Influence
infiltration, influence, empiètement, percolation, perméation, omniprésence
infiltração, influência, invasão, percolação, permeação, pervasividade
infiltración, influencia, invasión, percolación, permeación, omnipresencia
infiltracja, wpływ, wtargnięcie, perkolacja, przenikanie, wszechobecność
инфильтрация , влияние , вторжение , фильтрация , проникновение , повсеместность
інфільтрація , вплив , вторгнення , фільтрація , проникнення , повсюдність
infiltratie, invloed, inbreuk, percolatie, doordringing, alomtegenwoordigheid
Infiltration, Einfluss, Eindringen, Perkolation, Durchdringung, Allgegenwart
infiltrazione, influenza, invasione, percolazione, permeazione, pervasività