آغول گوسپندان. (ناظم الاطباء). رجوع به اغل شود، تیز دادن یا پلیدی کردن با اخراج ریح. (از منتهی الارب) ، یقال: افخ عنا من الظهیره، یعنی باش و سرد بکن گرما را. (منتهی الارب) ، پشیمان شدن مرد، بازداشتن چیزی را از کسی و رد کردن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء)
آغول گوسپندان. (ناظم الاطباء). رجوع به اَغِل شود، تیز دادن یا پلیدی کردن با اخراج ریح. (از منتهی الارب) ، یقال: افخ عنا من الظهیره، یعنی باش و سرد بکن گرما را. (منتهی الارب) ، پشیمان شدن مرد، بازداشتن چیزی را از کسی و رد کردن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء)
این کلمه با چشم مرکب شود و صورت مرکبه، بخشم دیدن معنی دهد: نرمک او را یکی سلام زدم کرد زی من نظر بچشم آغیل، حکاک، چشم آغول و چشم آلوس مرادف آن است و امروز چشم غله رفتن، بغضب و با چشمهای دریده در کسی دیدن است بقصد تهدید و ترسانیدن او ستورگاه، ستورخانه، آخور، اصطبل، (زمخشری)، جای برای گوسفندان و گاوان به شب، و امروز آغل به کسر غین گویند، و نیز آغل بضم غین و آغول
این کلمه با چشم مرکب شود و صورت مرکبه، بخشم دیدن معنی دهد: نرمک او را یکی سلام زدم کرد زی من نظر بچشم آغیل، حکاک، چشم آغول و چشم آلوس مرادف آن است و امروز چشم غُله رفتن، بغضب و با چشمهای دریده در کسی دیدن است بقصد تهدید و ترسانیدن او ستورگاه، ستورخانه، آخور، اصطبل، (زمخشری)، جای برای گوسفندان و گاوان به شب، و امروز آغِل به کسر غین گویند، و نیز آغُل بضم غین و آغول
عمیق گود ژرف: از عدمها سوی هستی هر زمان هست یا رب کاروان در کاروان. خاصه هر دم (شب) جمله افکار و عقول نیست گردد غرق در بحر نغول، راه دور و دراز: تا (مر) عمر آمد ز قیصر یک رسول در مدینه از بیابان نغول. (مثنوی. نیک. 86: 1) توضیح همچنانکه} عمیق) (معنی اول کلمه) در عربی بمعنی دور و دراز است چنانکه در قران آمده: من کل فج عمیق (راه دور و دراز) نغول هم بمعنی دور و دراز استعمال شده، تمام و کامل: فلانی در فلان هنر نغول است، کنده ای که در کوه و صحرا برای گوسفندان سازند آغل. پوشش نردبان و آن چنانست که نردبان را مسقف سازند و آن سقف را نغول گویند، نردبان مسقف
عمیق گود ژرف: از عدمها سوی هستی هر زمان هست یا رب کاروان در کاروان. خاصه هر دم (شب) جمله افکار و عقول نیست گردد غرق در بحر نغول، راه دور و دراز: تا (مر) عمر آمد ز قیصر یک رسول در مدینه از بیابان نغول. (مثنوی. نیک. 86: 1) توضیح همچنانکه} عمیق) (معنی اول کلمه) در عربی بمعنی دور و دراز است چنانکه در قران آمده: من کل فج عمیق (راه دور و دراز) نغول هم بمعنی دور و دراز استعمال شده، تمام و کامل: فلانی در فلان هنر نغول است، کنده ای که در کوه و صحرا برای گوسفندان سازند آغل. پوشش نردبان و آن چنانست که نردبان را مسقف سازند و آن سقف را نغول گویند، نردبان مسقف