جدول جو
جدول جو

معنی نغبوق - جستجوی لغت در جدول جو

نغبوق
(نُ)
نام مرغی است. (منتهی الارب) (آنندراج). پرنده ای است. (از متن اللغه) (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
نغبوق
بدبده کرک وردیچ از پرندگان
تصویری از نغبوق
تصویر نغبوق
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از غبوق
تصویر غبوق
شرابی که در شب می نوشیدند، شراب شبانگاهی
فرهنگ فارسی عمید
(نُ قَ)
نغبقه. (از منتهی الارب). رجوع به نغبقه شود
لغت نامه دهخدا
(نُ)
گوشه مانندی در اندرون چاه، جز که آن خرد است. (از اقرب الموارد). در منتهی الارب نخنوق با نون ضبط شده است
لغت نامه دهخدا
(نُ)
مرغی است. (منتهی الارب) (آنندراج) (از اقرب الموارد). طایری یا گیاهی است. (از متن اللغه) ، گیاهی است. (منتهی الارب) (آنندراج) (از اقرب الموارد). ج، نغابیل
لغت نامه دهخدا
(غَ)
شراب شبانگاه. (منتهی الارب) (اقرب الموارد) (دهار). ج، غبائق برخلاف قیاس. (اقرب الموارد). آن شراب که شبانگاه خورند. (مهذب الاسماء). شراب شبانگاه و آخر روز. (آنندراج) (غیاث اللغات). آنچه به شب آشامند از آشامیدنی چون شیر و شراب و جز آن. خلاف صبوح، شرب شبانگاه، و آن از مغرب تا گاه نماز خفتن باشد: و فتح اخلاط نیز پیوند آن فتوح و غبوق آن صبوح شد. (جهانگشای جوینی). و در گوش هر عاقل و مدهوش، به صبوح و غبوق آواز نوشانوش. (ترجمه محاسن اصفهان ص 26) ، شتر ماده ای که پس از مغرب دوشیده شود: هذه الناقه غبوقی و غبوقتی، ای اغتبق لبنها. ج، غبائق، لقیته ذاغبوق و ذاصبوح، ای بالغداه و العشی، لایستعملان الا ظرفاً. (اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
(دَ)
شراب شبانگاهی خوردن، شراب شبانگاهی خورانیدن. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(نُ بُ)
گول. (منتهی الارب) (آنندراج). احمق. (ناظم الاطباء) (متن اللغه) (اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
شامنوش می شبانه شرابی که در شبانگاه نوشند مقابل صبوح. شراب شبانگاهی خوردن مقابل صبوح، شراب شبانگاهی نوشانیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نغبق
تصویر نغبق
گول
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از غبوق
تصویر غبوق
((غُ))
شراب شبانگاهی خوردن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از غبوق
تصویر غبوق
((غَ))
شرابی که در شبانگاه نوشند
فرهنگ فارسی معین